ICTPRESS – بررسی های انجام شده از سوی متخصصان بازار فناوری اطلاعات سنگاپور نشان می دهد که از ماه آگوست سال گذشته تا ماه جولای سال جاری 2.3 میلیارد دلار بر ارزش بازار محصولات الکترونیکی مصرفی در این کشور افزوده شده است .
به گزارش ICTPRESS : طبق بررسی های صورت گرفته ویدئو پلیرها و تلویزیون ها پرطرفدارترین دستگاه ها در بازار محصولات مصرفی این کشور در یک سال گذشته بوده و 67 درصد بازار محصولات الکترونیکی مصرفی در این کشور به این محصولات اختصاص یافته است .
طبق پیش بینی ها تا پایان سال جاری نرخ فروش کلی تلویزیون دراین کشوربه نیم میلیون دستگاه با ارزشی معادل 450 میلیون دلار خواهد رسید که این رقم 8 درصد بالاتر از فروش تلویزیون در بازار این کشور طی سال 2009 خواهد بود .
گزارش ها حاکی است تلویزیون های 40 و 42 اینچی ال ای دی و ال سی دی در حدود 40 درصد کل بازار تلویزیون های این کشور را در اختیار دارند و سهم تلویزیون های 32 اینچی از این بازار 25 درصد است .
طبق بررسی های صورت گرفته با توجه به تداوم رشد اقتصادی و دارایی های عمومی در این کشورارزش بازار محصولات مصرفی حوزه IT همچون رایانه های لوحی و لپ تاپ نیز در این کشور سیر صعودی داشته است و شرکت های سامسونگ ، اپل و سونی بیشترین نفوذ را در این بخش از بازار دارند .
پیش بینی ها حاکی است طی سال های آتی ارزش بازار محصولات الکترونیکی مصرفی سالانه با 10 درصد افزایش معادل 2.5 میلیارد دلارخواهد بو د.
Consumer electronic sales pick up pace
Experts said full-year spending in consumer electronics in Singapore from August last year to July this year was worth some S$2.3 billion.
شرکت امنیت رایانه ای مکافی طی بیانیه ای در خصوص انتشار نوعی ویروس رایانه ای که از طریق ایمیل منتشر شده و با ترغیب کاربر به دانلود فیلم رایانه اش را ویروسی می کند خبرداد.
به گزارش ICTPRESS : طبق گزارش شرکت مکافی این ویروس که "Here you have" نام دارد به رایانه کاربرانی که دارای سیستم عامل ویندوزی هستند حمله کرده و رایانه را ویروسی می کند.
گزارش ها حاکی است این ویروس که از طریق ایمیل ارسال می شود حاوی لینکی به یک وب سایت ارائه دهنده فیلم ها و متن های پی دی اف است اما زمانی که کاربر بر روی این لینک کلیک می کند کار نصب ویروس بر روی رایانه آغاز می شود .
طبق گفته متخصصان مکافی زمانی که رایانه کاربر ویروسی می شود تمامی برنامه های امنیتی رایانه را مختل کرده و این ویروس به تمامی ایمیل آدرس های موجود در رایانه ارسال می شود .
گفتنی است شرکت کسپراسکی نیز در گزارشی دیگر ازانتشار ویروس مخرب VBMania خبرداده که یک کرم رایانه بسیار فعال است و همانند ویروس معرفی شده از سوی مکافی از طریق ایمیل منتشر می شود .
شایان ذکر است بنابر گزارش فاکس نیوز تاکنون تعداد زیادی از رایانه های سازمان فضایی ناسا و شرکت های بزرگی مانند giant Comcast با ویروس VBMania آلوده شده اند .
Security firms issue warning over email worm
Computer security firms issued warnings on Friday over a computer virus that arrives by email offering downloads of "free sex movies" or documents.
ICTPRESS - دو مخترع نیوزیلندی به تازگی موفق به ساخت پاهای رباتیکی شده اند که برای نخستین باردر جهان می تواند قدرت راه رفتن را به افراد معلول بازگرداند .
به گزارش ICTPRESS به نقل از " گیزمگ"، این پاهای بیونیک توسط یک جوان 23 ساله که از 5 سال قبل پس از یک تصادف سهمگین قدرت راه رفتن خود را کاملا و برای همیشه از دست داده مورد امتحان قرار گرفت .
گزارش ها حاکی است این دو محقق نیوزیلندی پروژه پاهای رباتیک خود را از 7 سال قبل آغاز کرده و برای اجرای آن بیش از 10 میلیون دلار هزینه کرده اند .
طبق گفته سازندگان ، فرد معلول می تواند با این پاهای رباتیک از پله ها بالا برود، بنشیند ، به سمت جلو ،پشت ،راست و چپ حرکت کند .
گفتنی است؛ این پاهای رباتیک هم اکنون با قیمت 150 هزار دلار روانه بازار نیوزیلند شده و از سال آینده نیز وارد بازار جهانی می شود .
نخستین نسل از نمایشگرهای رایانه ای با استفاده از لوله های کاتودی ساخته می شدند. اما نسل دوم نمایشگرها با استفاده از کریستالهای مایع و نسل سوم به کمک مواد پلاسمایی ساخته شدند. به تازگی نسل جدیدی از نمایشگرها وارد بازار شده اند که از دیودهای نوری ارگانیکی ساخته شده اند، این درحالی است که بنظر می رسد نسل آینده نمایشگرها از فناوری جدیدی بهره مند شوند.
به گزارش خبرگزاری مهر، در هفته های گذشته گروهی از دانشمندان آمریکایی اعلام کردند که به فناوری جدیدی دست یافته اند که می تواند تحولی بزرگ در عرصه تولید صفحات نمایشگر رایانه ای و تلویزیونی بوجود آورد.
این دانشمندان کشف کردند که با تغییر شدت میدان مغناطیسی می توان موقعیت نانو ذرات اکسید آهن را در آب تغییر داد و نورهای مختلفی از این مولکولها بدست آورد.
در این فرایند، اکسیدهای آهن به صورت سه بعدی به کریستالهای چسبناک مایع متصل شده و به صورت معلق می مانند.
محققان آمریکایی که نام این فرایند را کریستالهای فوتونی گذاشته اند، امیدوارند که درآینده از این فناوری برای تولید و ساخت صفحات نمایشگر با وضوح تصویر بسیار بالا استفاده شود.
توسعه و رشد شگفت انگیز فناوری ها امروزه تبدیل به فرایندی عادی در زندگی روزمره انسان ها شده است. این درحالی است که تا چند دهه قبل فناوری ها بسیار محدود بودند.
درخصوص اولین نسل از نمایشگرها باید گفت که این صفحات با استفاده از لوله های محتوی پرتوهای کاتودی ساخته می شدند.
فناوری لوله های پرتوهای کاتودی یا CRT نخستین بار در سال 1897 توسط یک فیزیکدان آلمانی به نام "کارل فردیناند براون" توسعه داده شد. این فیزیکدان درحالی که خود نمی دانست مخترع اولین پیش- تلویزیون ها است ، با استفاده از این لوله ها یک دستگاه نوسان نگار (اوسیلوسکوپ) را برای نشان دادن امواج الکتریکی ساخت.
نسل دیگری از نمایشگرها ، صفحات کریستالهای مایع یا LCD است. فردریش رینیتزر اتریشی اولین بار در سال 1888 توسط کشف کرد که وقتی یک کریستال مایع زیر دسته های نوری قطبی شده منتشر شود، می درخشد. این فرایند در برخی از حشرات شب تاب دیده می شود.
درحقیقت یک نمایشگرکریستال مایع یا LCD ، صفحه ای کوچک و باریک و بدون هیچ بخش حرکتی است. این صفحه ترکیبی از مایعی است که داخل سلولهای بسیار کوچک متعددی، در کنار هم جمع شده اند. هر سلول در تماس یا الکتریسته یک میدان الکتریکی ایجاد می کند که این میدان مایع را درون خود نگه می دارند و هرگاه که نور قطبی شده به این سلولها تابش کند، از یک سلول به سلول دیگر منتقل شده و به رنگهای مختلف می درخشد.
بزرگی این صفحات براساس واحد اندازه گیری "اینچ" محاسبه می شود و بزرگترین نمایشگری که تاکنون با استفاده از این فناوری ساخته شده است، تلویزیون 65 اینچی با وضوح تصویر 1920 در 1080 پیکسل بوده است.
یکی از ویژگی های مهم این نمایشگرها ، میزان پایین جذب و مصرف نیروی برق است.
گروه سوم نمایشگرها ، صفحات پلاسمایی هستند. یک پانل نمایشگر پلاسمایی یا PDP نوعی صفحه نمایشگر تخت است که در حال حاضر تنها برای صفحات بزرگ تلویزیونی بالای 32 اینچ مورد استفاده قرار می گیرد.
دونالد ال. بیتزر ، اچ. ژن اسلاتو و رابرت ویلسون از دانشگاه ایلینویز در سال 1964این صفحات را اختراع کردند. منشاء این پانل ها تک رنگی و به رنگ نارنجی ، سبز یا زرد است . نخستین مدل های آن از اوایل دهه 70 وارد بازار شد.
صفحات پلاسمایی بسیار درخشان هستند و ابعاد آنها می تواند حداکثر به 262 سانتی متر (103 اینچ) برسد. عمر تازه ترین نسل از این صفحات 60 هزار ساعت معادل 27 سال با 6 ساعت استفاده در روز است.
در یک تلویزیون پلاسمایی گازهای زنون و نئون در صدها هزار سلول کوچکی که بین دو پانل شیشه ای قرار گرفته اند، جمع شده است و بین این پانل الکترودهای بلندی قرار گرفته اند که جریان الکتریسیته را در این سلولها جاری می کنند. این الکترودها با لایه نازکی از ماده اکسید منگنز پوشیده و محافظت می شوند.
دسته چهارم نمایشگرها مجهز به فناوری OLED یا دیودهای نوری ارگانیکی است. اولین نمایشگر مجهز به فناوری در سال 1987 بدست چینگ تانگ و استیو وان سلایک ساخته شد. در این صفحات دو لایه نازک ارگانیکی مثل پلیمرهای ارگانیکی الکترون ها را از طریق الکترودهای آنود و کاتود دریافت می کنند و می درخشند. مصرف انرژی این صفحات بسیار پایین و تنها درحدود 10 ولت است. هر صفحه OLED متشکل از چندین لایه مختلف ارگانیکی است که مجموع این لایه ها تنها 300 نانومتر است.
تازه ترین نسل از نمایشگرها که از یک فناوری جدید برخوردارند، صفحات سطح گسیل کننده الکترون رسانایی یا SED نام دارند. محصولات ساخته شده با این فناوری نخستین بار در سال 2004 عرضه شدند.
در فناوری SED هر پیکسل مجزا یک لوله کاتودی میکروسکوپی با فسفرهای نورانی است که توسط جریان الکترون ها روشن می شود. این صفحات نسبت به "ال سی دی" ها و صفحات پلاسمایی از سرعت پاسخگویی بالاتری برخوردارند.
بنظر می رسد توسعه این فناوری ها علاوه بر افزایش وضوح تصویر، با میزان انرژی مصرفی آنها ارتباط مستقیم دارد، بنابراین می توان پیش بینی کرد که دنیای نمایشگرهای آینده، دنیایی درخشان و بسیار کم مصرف باشد.
mehrnews
پنجمین جلسه شورای عالی زیست فناوری و دومین جلسه در دولت نهم با حضور معاون اول رئیس جمهور و اعضای شورا برگزار شد که مصوباتی به همراه داشت. در این جلسه تحقیقات زیست فناوری در فاصله کمتر از 120 کیلومتری کلانشهرها ممنوع اعلام شد.
مهرـ دکتر عباس صاحبقدم لطفی ظهر امروز در جمع خبرنگاران با تشریح مصوبات این جلسه اظهار داشت: بر اساس مصوبه جدید شورا، هر ساله باید یک دهم درصد تولید ناخالص ملی از محل اعتبارات عمومی علاوه بر بودجه های وزارتخانه های عضو سند، در اختیار وزارتخانه های عضو سند قرار گیرد.
دبیر شورای عالی زیست فناوری ادامه داد: همچنین مقرر شد که آیین نامه های مربوط به وزارت بازرگانی و گمرک نیز برای جلسه بعدی به تصویب برسد.
وی اظهار داشت: در جلسه اخیر شورا مصوب شد که فناوری های زیستی برای حفاظت از محیط زیست در فاصله 120 کیلومتری تهران و سایر کلان شهرها قرار گیرد و دانشگاه های و موسسات آموزش عالی نیز موظف شدند اولویت های زیست فناوری مندرج را در برنامه های آموزشی و پژوهشی خود منظور کنند.
دکتر لطفی اضافه کرد: روزآمد بودن سند نیز به عهده کمیته ویژه ای گذاشته شد. این کمیته ضمن رصد بیوتکنولوژی باید به ترمیم و به روزرسانی رصد نیز بپردازد.
وی با بیان اینکه هماهنگ کردن، نظارت، کنترل و حمایت های موردی از بیوتکنولوژی بر عهده شورای عالی زیست فناوری است، گفت : درست هزینه کردن اعتبارات مصوبه برای شورا، جمعی نگر بودن تمامی فعالیت ها و ارگان ها از جمله وظایف شورا به شمار می آید.
رئیس پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک ادامه داد: نگاه جمعی به بیوتکنولوژی در حال حاضر باعث شده است، در هر وزارتخانه ذیربط یک کارگروه زیست فناوری تشکیل شود. ضمن اینکه 5 گروه منابع انسانی، زیرساخت، منابع مالی نظارت و بازاریابی نیز در دبیرخانه فعالیت می کنند.
وی اظهار داشت: تا کنون 120 دانشگاه دارای رشته های بیوتکنولوژی، 40 موسسه تحقیقاتی و 81 شرکت خصوصی نیز در زمیته بیوتکنولوژی فعالیت می کنند. همچنین 55 شرکت در زمینه کشاروزی، 26 شرکت در زمینه پزشکی، 81 شرکت در بخش خصوصی و 20 شرکت نیز در بخش کیت های تشخیصی فعال هستند.
لطفی گفت: فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی در زمینه بیوتکنولوژی برای اساتید دانشگاه ها به عنوان شغل دوم محسوب نمی شود و آنها می توانند در این زیمنه فعالیت داشته باشند.
وی با اشاره به تاریخچه تشکیل شورای عالی زیست فناوری و تدوین سند ملی زیست فناوری افزود: در 5 سال اخیر فعالیت های خوبی در زمینه زیست فناوری صورت گرفته است . سند ملی زیست فناوری در سال 84 به تصویب هیئت دولت رسید و برنامه های این سند در زمینه فناوری، منابع انسانی و زیرساخت ها، تولید و بازاریابی تدوین شده است. همچنین 8 وزارتخانه به طور مستقیم در این سند عضویت دارند.
مشاور وزیر علوم در زمینه زیست فناوری گفت: چهارمین جلسه شورای عالی زیست فناوری در دولت نهم تشکیل و در این جلسه وضعیت موجود بیوتکنولوژی کشور با حضور معاون اول ریاست جمهوری بررسی شد.
به گزارش مهر، رئیس جمهور، معاون اول رئیس جمهور، وزرای علوم، بهداشت، صنایع، کشاورزی، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و نماینده سازمان مدیریت و برنامه ریزی (پیش از تغییر در وضعیت این سازمان) اعضای حقوقی این شورا هستند و 3 عضو حقیقی نیز که از متخصصان این رشته تشکیل می شود در این شورا فعالیت می کنند.
شهریاری دبیر شورای عالی اطلاعرسانی: من از ایشان(احمدینژاد) خواستم و گفتم که شما 20 دقیقه به من فرصت بدهید من مطمئنم اگر این فرصت را بدهند میتوانم اهمیت این حوزه را برای ایشان روشن کنم، ولی این اتفاق هنوز نیفتاده است. من شخصا اعتقاد دارم که فناوری اطلاعات کمتر از انرژی هستهای نیست.
وضعیت ما در حوزه IT نگران کننده است
گفتوگوی صریح با دبیر شورای عالی اطلاعرسانی
محمود اروجزاده - دنیای کامپیوتر و ارتباطات
یک صبح بهاری، دبیرخانه شورای عالی اطلاعرسانی، و گفتوگویی که پس از مدتها پیگیری محقق شد. در این صبح دلانگیز، سخن گفتن از نابسامانی حوزه فناوری اطلاعات کشورمان البته چندان مطلوب نیست، اما ضعف و چالشی که بخصوص از ناحیه مدیریت کلان این بخش مشهود است، به نظر دبیر شورای عالی اطلاعرسانی ایران، میتواند یک فرصت مهم و تاریخی برای توسعه فرهنگی-اقتصادی کشور را به باد دهد. حجتالاسلام دکتر حمید شهریاری که بیش از یک سال از انتصابش به این مقام میگذرد، برخلاف پاسخهای دیپلماتیک دبیر پیشین این شورا، صریح و شفاف با دنیای کامپیوتر و ارتباطات سخن گفت و به وضوح بر نگرانی جدی خود نسبت به آینده این عرصه پای فشرد.
• جناب آقای شهریاری تا جایی که در خاطر دارم مدتی است که گفتوگوی تفصیلی نداشتید و از این مسئله پرهیز میکردید...
بله مدتی است از گفتوگو پرهیز میکنم، در مقابل شما هم در محذوریت قرار گرفتم، در یک سال گذشته برخلاف رویه مدیریتی سابقم چند مصاحبه داشتم، خوب دوستان توقعاتی دارند و به شما هم قول داده بودم، به نظرم ما باید بیشتر به برنامهها و مسائل کلان بپردازیم.
• در مقایسه با دوره قبل که شورای عالی اطلاعرسانی محور مدیریتی در حوزه IT بود، بعد از ورود شما اساسنامه و اهداف شورا تغییر کرده و بیشتر معطوف به حوزه فرهنگ و محتوا شد، با تاسیس شورای عالی IT هم بخشی از وظایف این شورا در آنجا متمرکز شد. قاعدتا نباید آنقدر مشغول باشید که حتی به اندازه نیمی از دبیر قبلی را هم به ارتباط با رسانهها و گفتوشنود اختصاص ندهید.
باید بگویم من به طور کلی طی ارتباطی که با اصحاب رسانه داشتم اشخاص قوی در این زمینه کمتر دیدهام. گاهی اوقات هم صحبتهای من خلاف واقع برداشت میشود. این مسئله یکی از دلایلی است که باعث کمعنایتی من به اصحاب رسانهها شد. همچنین تصورم این است که نیاز نیست مسئولین خود به مصاحبه بپردازند، مسئولین باید کار بکنند، و این وظیفه باید بر عهده مدیر اطلاعرسانی باشد. فکر میکنم اگر با کارگروهها تماس حاصل شود میتوان اخبار دقیقتری به دست آورد.
این دو دلیل عمده بود. اما مسئله دیگر این است که چنین امری به روحیات افراد برمیگردد. بعضی افراد اهل رسانه هستند و تمایل دارند که در حوزه حضور داشته باشند که من چنین روحیاتی ندارم. دیگر این که گاهی در مصاحبه چیزی گفته میشود و چیز دیگری نوشته میشود که این هم مزید بر علت میشود.
• لطفا برای خوانندگان ما بفرمائید بعد از گذشت چند سال از گسترش حوزه IT، اکنون از دید شما این حوزه در چه شرایط و وضعیتی به سرمیبرد؟
معتقدم که وضعیت ما در این حوزه مطلوب نیست و نگرانکنندهتر این است که دورنمای واضح و روشنی در رسیدن به این مطلوب دیده نمیشود. دلایل متعددی وجود دارد که به بخشی از آن اشاره میکنم. یکی از آنها تعدد مراجع تصمیمگیری است که از دو سال پیش تاکنون شاهد آن هستیم. زمانی شورای عالی اطلاعرسانی تنها مرجع تصمیمگیری در حوزه IT در کشور بود اما این مسئله از ماه چهارم سال 84 منتفی شد. متعاقب آن در سال 85 شورای عالی IT تشکیل و خود این مسئله باعث به وجود آمدن نقطه کانونی جدیدی شد. همچنین شورای عالی انفورماتیک که حوزه فعالیتش به چند مورد خاص محدود میشد یکباره توقع ایجاد میشود که این شورا نیز باید وارد صحنه شود. از طرف دیگر در ریاستجمهوری بخش فناوری تشکیل و مدیری نیز برای آن تعیین شد. به نظر من یکی از مهمترین مسائلی که باعث تشویش در این حوزه شد همین تفرق و تعدد مراجع تصمیمگیری است. البته ما میتوانیم با تفکیک و تقسیم وظایف به یک شکل منطقی در روند کار برسیم. اما متاسفانه با یک سری چالشهایی که در سال 85 به وجود آمد و شما هم در جریان آن هستید، این اتفاق رخ نداد. یکی از اشکالات، تمامیتخواهی بعضی از دوستانی بود که در این حوزه فعال بودند. این هم به نظر من به کار صدمه زد، و در حالی که ما واقعا به تنهایی توانایی این را نداریم که کار را به جلو ببریم، همدلی سازمان مدیریت با مجموعه تصمیمسازان حوزه IT نیز خیلی میتوانست موثر باشد که این مسئله هم دچار چالشهایی شد که مطرح کردم. شورای عالی اطلاعرسانی تا دی ماه گذشته هیچگونه بودجه و امکاناتی برای فعالیت در اختیار نداشت، این یک نمونه از موارد است.
• در مقطعی که بحث ادغام مطرح بود، بیشتر نوعی مجادله در رسانهها به وجود آمده بود و شما در آن زمان بیشتر اظهارنظر میکردید، راهکار شما برای رسیدن به آن تفاهم چگونه بود؟
من تلاش زیادی کردم تا در پشت صحنه به تفاهم و تقسیم کار برسیم ولی متاسفانه نشد. من تصور میکنم اگر مدیریت واحد و در جایگاه مناسبی در مملکت داشته باشیم کارها بهتر پیش خواهد رفت. اما در عین حال نگرانی دارم اینکه حوزه فرهنگ اخلاق و دین متولی خاصی خود را دارد، پس نباید این حوزهها را ادغام کنیم. اگر این دو حوزه در هم ادغام شود نه تنها حوزه فرهنگ صدمه خواهد دید، بعدها حوزه فناوری نیز صدمه میخورد. ضمن اینکه نهادی که تشکیل میشود باید مرکزیت فرانهادی داشته باشد که این در تمام الگوهای جهانی صادق است.
• واکنشها از طرف مقابلتان چطور بوده است؟
دوستان به شدت دنبال مسئله ادغام بودند و تا یکی دو ماه قبل از عید هم پیگیری میکردند که البته قبل از عید یک استفساریه به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفته بود در این مورد که آیا امکان ادغام بودجه ما در جای دیگر وجود دارد یا نه، که شورای عالی در پاسخ گفته بود که با توجه به تفکیک وظایف، تفکیک بودجه نیز منتفی است، پس ادغام منتفی شد، این مسئله به 20 اسفند 85 برمیگردد.
• به نظرتان دلیل اصرار بر ادغام چه بود؟
همه بر این اصل که مدیریت در یک نقطه متمرکز باشد اتفاق نظر دارند، اما بر سر اینکه این تمرکز کجا باشد اختلاف نظر هست. البته ما علاقه نداریم که همه حوزهها به ما منتقل شود، اما معتقدیم حوزه فرهنگ باید مدیریت مستقل داشته باشد چون کشور ما در این حوزهها چالشهای زیادی را تحمل کرده است. برای مثال یکدفعه مسئلهای را متوقف میکنند بدون دلیل کافی و مسئلهای را گسترش میدهند، بدلیل اینکه آگاهی لازم وجود ندارد. حساسیتهای فرهنگی هم در کشور ما زیاد است. یکدفعه میبینید اصل فناوری زیر سؤال میرود مثل مشکلی که در مورد ماهواره داریم.
• ظاهرا باید آقای جهانگرد را به دلیل مدیریت این همه مشکلات تحسین کرد، یا اصلا این مشکلات آن زمان وجود نداشت؟
خیر، در آن زمان دبیرخانه واجد ویژگیهایی بود که در حال حاضر نیست. یکی این که آقای جهانگرد قرار بود وزیر آقای خاتمی بشود و چون نشد، آقای خاتمی مجبور شدند جایگاهی برای ایشان بسازند که در قواره ایشان باشد، یعنی دبیر شورای عالی اطلاعرسانی ساخته شد تا وزیری که رای نیاورده بتواند فعالیت وزارتخانهای داشته باشد و واقعا این امکان را به ایشان دادند. با اینکه شورای عالی IT وجود داشت ولی تشکیل نمیشد، چون آقای خاتمی میخواست تمرکز مدیریتی اینجا باشد، شورای عالی انفورماتیک هم زیرچتر اینجا بود، عملا این شورا معارضی نداشت و در هر حوزهای وارد میشد کسی مخالفت نمیکرد. دلیل بعدی پست «نمایندگی ویژه» ایشان بود، دلیل دیگر ارتباط عمیقی بود که با ریاستجمهوری وقت داشت، شما وقتی با راس یک مملکت در تماس هستید میتوانید همه مشکلات را آنجا حل کنید. آقای خاتمی خودشان میگفتند من هر هفته یکبار در جلسات میپرسیدم: «آقایان این IT چه شد؟» از طرفی دیگر آقای جهانگرد با آقای ستاریفر رییس سازمان مدیریت یک ارتباط بسیار وسیعی داشتند (و به تعبیر بعضی از دوستان، هر دو در یک کاسه آبگوشت تیلیت میکردند!) البته قصد من کم کردن شان آقای جهانگرد نیست، من به ایشان بسیار ارادت دارم اما شخص نبود که کارها را پیش میبرد، ارتباطات سازمانی و پیشینه تاریخی، ارتباط با ریاست جمهوری مرکز امور اجرایی کشور همه اینها کارها را پیش میبرد، اما در حال حاضر تمام اینها تقریبا مفقود است و همین مسئله مشکل ایجاد میکند. البته از این موضوع نیز نباید گذشت که آقای جهانگرد انصافا انسان جامعالاطرافی است.
• شما به نکته خوبی اشاره کردید، یعنی ارادهای که در دولت باید باشد؛ همانطور که دولت قبلی با سازوکارهایی این مسائل را حل میکرد، چون مصمم بود که کشور در حوزه IT پیشرفت کند. بعنوان یک کارشناس، وجود و یا عدم وجود دیدگاه مناسب در دولت را به عنوان عامل اصلی میدانم. ما که نظر آقای احمدینژاد رئیسجمهور را نمیدانیم و شخصا ندیدهام که ایشان تابحال از این فناوری نام برده باشند، شاید در سایه مسائل مهمتری مانند انرژی هستهای بوده که ایشان برای این فناوری وقت نمیگذارند. از نظر سازمانی شما و آقای ریاضی هستید که دیدگاه رئیسجمهور را میدانید. آیا میتوانید تصویری از ذهنیت ایشان در مورد این حوزه بدهید؟
البته من به دلیل اینکه ارتباط خاصی با رئیسجمهور نداشتم و یا حتی آمدنم هم از کانال ایشان نبوده است، طبیعتا از ذهنیت ایشان هم خبر ندارم.
• جلسات شورای عالی اطلاعرسانی مطابق قانون تشکیل میشود؟
نه تشکیل نمیشود.
به این حوزه آنطور که باید و شاید توجه نمیشود، و من تصور میکنم یکی از صدمات جدی که به این حوزه وارد میشود از این بابت است. من شخصا اعتقاد دارم که فناوری اطلاعات کمتر از انرژی هستهای نیست. این را به این دلیل نمیگویم که چون 15 سال است در این حوزه فعالیت دارم نه، به این دلیل که آن چیزی که در سند چشمانداز به عنوان جامعه داناییمحور تعریف شده است بدون دستیابی به جامعه اطلاعاتی و توجه به IT امکانپذیر نیست.
• پس شکل معمول ارتباطات شما چگونه است؟
ما از کانال شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد این حوزه شدیم نه از کانال ریاستجمهوری، یعنی ما از کانال اجرا و اداره وارد این حوزه نشدیم...
• تصور بر این بود که رئیسجمهور شما را میشناختند و جایگزین دبیر قبلی کردند...
نه هیچ شناختی وجود ندارد. حتی چند ماه پیش که در مجلسی ایشان را دیدم چون ایشان حتی چهره من را نیز نمیشناختند مجبور شدم خودم را معرفی کنم و گفتم که مایلم 20 دقیقهای با شما صحبت کنم، که هنوز این اتفاق نیفتاده است. علت خاصی هم هست، وقتی شما مجبور باشید هفتهای چند روز به سفر بروید سخنرانی کنید، به پروژهها و طرحها سرکشی کنید، طبیعتا وقتتان را برای اموری که در اولویت بالایی قرار ندارند صرف نخواهید کرد.
من فکر میکنم دولت آقای احمدینژاد بنا دارد که با شورای عالی IT کار خود را پیش ببرند و تا حدود زیادی هم با آن حوزه کار خود را پیش میبرند.
• ولی آیا از آن شورا اثربخشی دیده شده؟
اینکه چرا در آنجا هم اثربخشی نمیبینم مربوط به اتفاقات دو سال گذشته است که باعث شده رییس جمهور از این حوزه ناامید شود.
• آیا این انتقاد به شما وارد است که تلاشی برای نشان دادن اهمیت حوزه IT نمیکنید؟
من تصور نمیکنم بنده فرد مناسبی برای این کار باشم، کسی که رییسجمهور او را به عنوان نماینده خود در این حوزه انتخاب کرده بهترین فردی است که میتواند این تصویر را ایجاد کند، اما متاسفانه نه تنها این فضا ایجاد نشده بلکه به علت حرکتهای نامناسب شاهد ذهنیت بد رییسجمهور به این حوزه هستیم.
• پس میتوان به این نکته رسید که اراده جدی در راس دولت برای توسعه این حوزه دیده نمیشود؛ آقای رییس جمهور در بیشتر زمینهها مشاور مشخصی دارند، در حوزه IT کسی نیست که به ایشان مشاوره بدهد؟
من اطلاعی ندارم. من فکر میکنم دولت به این حوزه اهمیت لازم را نمیدهد شاید میبینند فرد قابل اتکا در این حوزه پیدا نکردند که بخواهند به او فضا و امکانات بدهند.
من از ایشان خواستم و گفتم که شما 20 دقیقه به من فرصت بدهید من مطمئنم اگر این فرصت را بدهند میتوانم اهمیت این حوزه را برای ایشان روشن کنم چون این کار را با آقای خاتمی هم کردم، من در نمایشگاهی در لبنان که آقای خاتمی هم حضور داشتند با ایشان ملاقات داشتم بعد از ایشان وقت گرفتم و حدود 20 تا 25 دقیقه برایشان توضیح دادم برای بودجهای بود که برای قم میخواستیم، و ایشان کمک هم کردند (من حتی برای رؤسای جمهور قبلی هم این کار را توضیح دادهام حتی میتوانم برای شما هم توضیح بدهم، این البته به مهارت من تبدیل شده است! مطمئنا برایتان جذاب خواهد بود) ایشان بسیار از فعالیتهای من طی چندین سال گذشته شگفتزده شدند، چون 15 سال است که در این حوزه کار میکنم و چون از جایی دیگر نیامدهام، حالا وقتی که وارد این حوزه شدهام میدانم طرف مقابلم را چگونه توجیه کنم با چند مثال و برنامه و طرح میتوانم اهمیت این حوزه را بیان کنم.
• آیا در این مدت وظیفه اجرایی داشتید؟
بله، مدیر مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی بودم.
• تعامل شما بیشتر با چه دستگاهها و مجامعی بوده است؟
ما کار نهادی نمیکردیم، ما کار تولیدی انجام میدادیم، کار تولید اطلاعات. در حال حاضر هم بزرگترین تولیدکننده نرمافزارهای اسلامی در خاورمیانه هستیم.
قبل از اینکه دوستان بدانند جیتکس چیست، من درنمایشگاههای جیتکس شرکت میکردم و مخاطبان زیادی را به سمت غرفه میکشاندم و نرمافزارها و طرحها را توضیح میدادم، همینطور اگر از طرف ریاستجمهوری این فرصت به من داده شود میتوانم اهمیت این حوزه را برایشان توضیح دهم. البته تلقی من این نیست که ایشان نمیخواهند وقت بگذارند، زمانی شما طرف مقابلتان را نمیشناسید و فکر میکنید آدم معمولی مانند بقیه است اما شما زمانی شخص مورد نظرتان را میشناسید و میدانید برجستگیهایی نسبت به دیگران دارد میتواند کار را انجام دهد، من به ایشان گفتم اگر به من 20 دقیقه فرصت دهید توضیح خواهم داد که در 2 سال آینده کاری خواهم کرد که شما در این حوزه برجسته شوید.
ایشان در ملاقات چند دقیقهای که در منزل مقام معظم رهبری داشتیم به من به صراحت اعلام کردند که علاقهای به شرکت در جلسات شوراها ندارند، و کلا قائل به شوراها نیستند، اخیرا هم در جلسه شورای IT شرکت نکردند.
• پس آقای احمدینژاد به این امر بیعلاقه هستند و هیچ انگیزهای هم به پیگیری ندارند، اما آیا در دفتر رهبری مسائل فناوری اهمیت دارد یا خیر؟
بله ایشان نسبت به این حوزه خصوصا مباحث فرهنگی بسیار حساس هستند و به طور مداوم مراقبت و پیگیری میکنند. بر این اساس مقام معظم رهبری اولین کسی بودند که در قم مرکز تحقیقات کامپیوتری راهاندازی کردند و به دنبال آن اولین خدمات اینترنتی در قم توسط این مرکز راهاندازی شد. بیش از نیمی از آموزشهای قم توسط این مرکز که با ساختمانی عظیم تمرکزی در حوزه اطلاعرسانی در قم ایجاد کرده، صورت گرفته است. در این مرکز موتور جستوجویی طراحی شده است که در خاورمیانه و حتی در جهان تا جایی که بنده اطلاع دارم نظیر آن نیست. 95 درصد کارشناسان فناوری اطلاعات که در قم کار اطلاعرسانی انجام میدهند در این مرکز تربیت شدهاند، سالانه 2 هزار جلد کتاب در این مرکز دیجیتالی میشود. این رقم کمی نیست. همچنین اولین جایی که نرمافزار فرهنگی و دینی طراحی کرد با پشتیبانی مقام معظم رهبری بود، از این «اولینها» وجود دارد که مستند به حمایت ایشان است.
• آیا ایشان در سیاستگذاریهای کشور در این حوزه هم حساسیت نشان میدهند؟ مثلا اگر در عملکرد دولت در حوزه فناوری اطلاعات ضعفی هست ایشان تذکر بدهند؟
بله تذکر میدهند و من از بعضی از آنها اطلاع دارم، برای مثال در مواردی مثل تولید محتوا و اطلاعات یا زمانی که بیش از حد به توسعه سختافزاری و زیرساختها توجه میشود و با ایجاد خلل در کار تولید محتوا مجبوریم از محتوای خارجی استفاده کنیم، تذکراتی داده میشود. این قضیه مانند راهاندازی یک کانال تلویزیونی است که در صورت نداشتن محتوا، مجبور به پخش فیلمهای خارجی هستیم. اگر در اینترنت هم محتوا نداشته باشیم مجبوریم از فیلم، پیامهای نوشتاری یا تصویری، با محتوای خارجی استفاده کنیم. ولی اگر تولید داشته باشیم میتوانیم فرهنگ خودمان را ترویج کنیم، مقام معظم رهبری به فرهنگ ملی دینی بسیار حساس هستند.
• با این وصف حالا که شما این خلاء مهم در حوزهIT را میبینید و شاید خود نتوانید مستقیما حل کنید آیا به آنجا منتقل میکنید و ایشان هم ترتیب اثر میدهند؟
البته ایشان اولویتهای کاری کل مملکت را مدنظر دارند، همچنین این طور نیست که بنده مرتب رابطه مستقیم داشته باشم، ما معمولا گزارشات لازم را به شورای عالی انقلاب فرهنگی میدهیم که در حقیقت کانال اصلی ارتباط مسائل فرهنگی با ایشان است.
• در زمینه ضعف مدیریتی این حوزه گزارشی ندادهاید؟
در زمینه ضعف مدیریتی من گزارش کتبی ندادهام، چون بنای بر این کار نداشتم.
بنده حدود 2 سال است که در حال مدارا با این حوزه هستم، سعی میکنم ببینم چطور میتوان مشکلات را حل کرد، هنوز هم قصدم بر این است. چون اعتقاد ندارم با گفتن اینکه فلان جا ضعف داریم مشکل حل خواهد شد، باید ببینیم که کار زمین مانده کدام است و کمک کنیم. ما میتوانیم چون از قبل دستاندرکار بودهایم، و با امکانات موجود معتقدم میتوانیم کارهایی کنیم که حتی آقای جهانگرد هم نمیتوانست بکند، خود ایشان هم اذعان دارند که «شما میتوانید کارهایی بکنید که ما نمیتوانیم.»
• این نظر در مورد انتصاب شما به این پست وجود دارد که حضور شما بیشتر برای کنترل فضای اینترنت و IT است، چون برخی معتقد بودند که اینترنت از کنترل خارج شده با توجه به اینکه مدت زمانی ما شاهد گسترش سریع شبکههای زیرساختی و دسترسی کاربران به اینترنت بودیم. آمدن شما از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی این مسئله را القا میکند.
این که کسانی که من را وارد این حوزه کردند چه دیدی به این مسئله داشتند باید از خودشان بپرسید، ولی من نظر خودم را میگویم.
به نظر من این حوزه هم یک فرصت است و هم یک چالش. هر گاه یک سویه به این حوزه توجه شده ما دچار خسارت شدیم. ما فرهنگ خاصی داریم و این فرهنگ قبول نمیکند که ما جوانان خود را دو دستی تحویل فرهنگ بدهیم یا برعکس فرهنگ غرب را دو دستی تحویل جوانان دهیم. من جدا معتقدم فرصتی که IT در اختیار فرهنگ و دین گذاشته در طول تاریخ دیانت سابق نداشته است، هر چند به این مسئله هم کمتوجهی میشود. اگر به هر دو وجه یعنی چالش و فرصت در کنار هم توجه بشود ما به یک تعادل منطقی میرسیم. نظر من همیشه این بوده و لذا در جلساتی که بعضیها میخواهند فیلترینگ و یا چالشهای این حوزه را برجسته کنند من همیشه سعی کردهام که فرصتها را برجسته کنم، و شاید از طرف دوستان داخلی متهم به لیبرالی میشوم. به همین خاطر در این جلسات سعی میکنم نکات مثبت را در ذهن دوستان پررنگ کنم. از طرفی کاربران جوان مطرح میکنند چرا فیلترینگ وجود دارد ما میگوییم در امریکا هم فیلترینگ وجود دارد، در انگلیس هم هست. فرهنگ، اجتماع و امنیت اقتضا میکند فیلترینگ وجود داشته باشد و آزادی اطلاعات محدودیتهای جدی دارد. اما باید به هر دو توجه بشود در کنار هم و به موازات هم.
• نگاه شخصی شما چطور، آیا نگاه شما ایجاد کنترل است؟
عرض کردم نگاه من این است که این حوزه هم چالش دارد و هم فرصت.
• مشخصا در مورد فیلترینگ اگر بخواهیم تخصصی مطرح کنیم سازوکار فعلی را منطقی میبینید؟
به نظر من در این مورد ما دچار تصمیمگیریهایی شدیم که قابل دفاع نیست. فکر میکنم غیر از تصمیمگیری عملیاتی انجام دادیم که آن هم قابل دفاع نیست، ولی اینها به این معنا نیست که من معتقدم فیلترینگ باید حذف شود، ما انتقاد به وضعیت تصمیمگیری و اجرایی فیلترینگ داریم ولی معتقدیم که اصل فیلترینگ مطلوب است و باید ادامه پیدا کند و این خواسته اکثریت ملت ما هست، ما هم مسئولیت مدنی داریم و باید اجرا کنیم. این دلیل قطعی برای فیلترینگ است.
اما اگر بخواهیم در سطح مصادیق نگاه کنیم بحث در مورد آن بسیار است. سه حوزه داریم یکی تعریف فیلترینگ و دیگری تشخیص مصادیق و بعدی اجرا که ما در هر سه حوزه مشکل داریم. در تعریف فیلترینگ نهادهای متکلف نتوانستند تعریف دقیقی از عکس مستهجن یا حریم خصوصی ارائه دهند، این یک چالش است، و تا حل نشود مسئله مفهوم اینترنت مبهم باقی میماند. آیا محدوده آزادی اطلاعات کجاست؟ بعضی13یا 14 مورد را به عنوان مصادیق یا محدوده آزادی اطلاعات برشمردهاند، تشخیص آن برعهده سازوکارهای دستگاه مربوط است، گاهی هم خطا صورت میگیرد که ما از خطا دفاع نمیکنیم؛ در حوزه اجرا ممکن است بعضی از مصادیق و مفاهیم روشن باشد ولی وقتی کار را به دست مسئول میسپاریم میبینیم به جای اجرای درست فیلترینگ، سایت شورای عالی اطلاعرسانی را فیلتر میکند!!
این مشکلات که به هم ضمیمه میشود اصل فیلترینگ زیر سؤال میرود. ما نسبت به اصل فیلترینگ مشکل نداریم، چون کمتر پژوهش میکنیم مفاهیم ناقص میماند و دقت نمیکنیم که مصداق مشکل پیدا میکند، همچنین گاه بلد که نیستیم از نظر فنی مشکل پیدا میکنیم و نتیجه این میشود که سایت شورای عالی اطلاعرسانی را فیلتر میکنیم!!
• به نظرتان نگاه در فیلترینگ اساسا باید چگونه باشد، محدودگرایانه یا آزادگرایانه؟ نکته دیگر این که میدانید در دنیا اصولا به جای فیلترینگ همگانی و کلی (یعنی این که بگوییم کل ISP و ICPها یک کلمه را همیشه و برای همه فیلتر کنند) به موضوع فیلترینگ دقیقتر توجه میشود و به مجموعههایی که جایگاه منطقیتر آن است منتقل میگردد، مثلا وارد خانواده میشود و آنها با احساس مسئولیت بیشتری و با نگاه آموزشی و تربیتی آن را اعمال میکنند، و طبعا دولت هم باید از این سازوکار حمایت کند، شاید شورا در این قسمت باید سرمایهگذاری کند چون خسارتی هم که با روش فعلی وجود دارد قابل صرفنظر نیست.
ما روی مسئله Parental filtering حساسیم و بارها در سخنرانیهایم گفتم که بعضی از حفاظتها خانوادگی است و مسئولیت آنان بر دوش والدین است. تصور من این است که همانطور که ورود دولت به بعضی از حوزههای اجرایی اقتصادی زیانآور است، ورودش به بسیاری از حوزههای فرهنگ نیز صدمه خواهد زد، فیلترینگ هم همینطور است. من معتقدم بخش بسیاری وظیفه خانوادههاست و بخشی دیگر وظیفه ماست. فرهنگسازی در درون خانواده شکل میگیرد. برای مثال کار جالبی نیروی انتظامی انجام داد که بچهها را پلیس خانوادگی قرار داد که موفق بود. تلاش خواهیم کرد که این نرمافزارها را بومیسازی کنیم اما من معتقدم فیلترینگ یک تیغ دولبه است که ما در آن دو دیدگاه و دید داریم یک نگاه این است که به افراد شخصیت دهیم و اجازه دهیم خود را انتخاب کند. یعنی درست و غلط را از هم تمیز دهد این یک دیدگاه است. دیدگاه دیگر اینست که نگاه حداکثری است به این صورت که با وجود آن که یک محدوده ممنوعه داریم و همه هم ممنوعیت آن را قبول دارند، حالا ما یک دیوار دوباره برای آن میکشیم که کسی نزدیک آن نشود! به نظر من این دو نگاه هر دو پرتگاه است و اشکال دارد. باز تاکید میکنم علت تمام این چالشها روشن نبودن مفهوم اولیه است و تعیین مصداق سختتر میشود، من هیچکدام از دو نگاه را نمیپسندم، باید یک حد میانهای داشته باشیم.
میتوانم بگویم دولت سابق و دولت جدید چنین نگاههایی داشتند و دارند، یعنی دولت سابق میگفت آزاد بگذاریم و دولت جدید در اجرا محدودسازی میکند. ببینید دایره مفهوم و مصداق در ذهن متصدیان روشن نبوده ولی کمکم در حال روشن شدن است، ما در این حوزه جوان هستیم. متصدیان فیلترینگ هم همینطور در جاهایی ما از نظر فنی مشکل داریم...
• یعنی به صورت آزمون و خطا عمل میکنیم؟ شاید متصدیان با راحتطلبی کار را پیش ببرند و دانش کافی در این زمینه نداشته باشند...
من این مسئله را نفی نمیکنم، البته تعبیر راحتطلبی نمیکنم، باید گفت امکانات موجود نیست، گاهی میخواهیم که در بعضی از محدودیتها، استثنا داشته باشیم (مثلا برای دانشگاه) اما امکانات اجازه نمیدهد که در داخل استثناء کنیم، ممکن است کسی بیاید و سوءاستفاده کند تا به اهداف خود برسد. امکانات ما محدود است و نباید نگاه ایدهآلیستی داشته باشیم که حالا همه حقوق کاربر استیفا شود، خوب فیلترینگ ممکن است هزینه داشته باشد، این با یک میلیارد دلاری که چین برای فیلترینگش هزینه کرده تفاوت دارد. چین موفق است چون 1 میلیارد دلار هزینه کرده با گوکل به تفاهم رسیده و گوگل اختصاصی برای خود تهیه کرده است.
• شما با این مدل معروف چینی موافقید؟ چون بعضی میگویند توسعه باشد ولی توسعه محدود زیر دید و نظر ما. چین هم محدودسازی شدیدی دارد.
بله ولی در عین حال نامحسوس است.
• ولی خیلی وقتها بگیر و ببند شدید هم دارند...
نه اینطور نیست. منظورم این است که شما دسترسی ندارید ولی متوجه نیستید که دسترسی ندارید. شما حساس شدید به خاطر اینکه به چند سایت سر زدید و با این پیام مواجه شدید «دسترسی به این سایت امکانپذیر نیست» من فکر میکنم فیلترینگ بحثی ضروری است این که بخواهید در بحثها و گفتوگوها آن را نفی کنید نه شدنی است نه معقول نه منطقی.
ما در جامعهای که زندگی میکنیم باید همدیگر را تحمل کنیم، گفتوگو کنیم و از طریق گفتوگو به یک تفاهم منطقی برسیم که حد میانی فیلترینگ را به زیر سوال نبریم، چون اگر این اصل را زیر سؤال ببریم معلوم میشود تفکرمان بومی نیست، من به صورت جدی روی این عقیده هستم اما معتقدم در موارد مفهومی اجرایی و یا مصداقی دچار شکال هستم.
• یعنی شما از این وضع رضایت ندارید؟ به ویژه با پیدا شدن راههای فراوان برای بیاثر کردن فیلترها.
نه من رضایت ندارم، من میگویم توان فنی و پژوهشی ما این است، اگر اشکال داریم داخل خودمان است ما در بودجه و امکانات محدودیت داریم و منطبق با آن ارزیابی میکنیم. ببینید امنیت علاوه بر مفهوم واقعی، مفهوم احساسی هم هست؛ برای مثال اگر در شهر امنیت نباشد ولی شما احساس امنیت بکنید، آرام هستید. ما باید احساس کنیم جوان ما دسترسی به این منابع ندارد. این احساس باید به مردم دست بدهد که جوان آنها به سایت خلاف دسترسی ندارد. تکنولوژی همانطور که در خدمت علم و پژوهش است در خدمت فساد هم هست. دلیل نمیشود چون دزدها حرفهای شدند و میتوانند فقلها را باز کنند شما به خانهتان فقل نزنید چون همه دزدها که حرفهای نیستند. توجه کنید 60 یا 70 درصد کاربران حرفهای نیستند و وقتی ببینند که به سایتی دسترسی ندارند رها میکنند.
• به موضوع خود شورا برگردیم، مدتی است که تاکید و سنگینی فعالیت شورای شما بیشتر روی موضوع «بازی» است، آیا دلیل خاصی دارد یا شورا دستور کار دیگری ندارد؟
خیر ما خط و زبان فارسی هم داریم، جامعه اطلاعاتی هم جزو دستور کار ما است؛ ببینید ما دو سه ماه است که فعال شدیم چون تا دی ماه گره داشتیم و از دی ماه، با اختصاص بودجه گره کار ما باز شد، اما در حوزه IT عقب ماندهایم و در حال صدمه خوردن هستیم کم توجهی ما را دچار تاخیر کرده است. امیدواریم طی این دو سال با امکانات در اختیار گذاشته شده پروژههای خروجی داشته باشیم.
• شما برنامه جامع و مدونی بعد از یک سال دارید؟
ما بیشترین توجه و تمرکزمان بر روی محتوا است، طرح «تسما» نیز به همین منظور است. این اصلیترین برنامه ماست برنامههای دیگر نیز در دست اجراست اما آنها را رسانهای نکردیم چون رسانه حوزه پیچیدهای است. دو نوع فضا وجود دارد، اجرایی، و تخصصی و آکادمیک، که با حوزه مطالعاتی و تخصصی در ارتباط هستیم، و در حوزه اجرا بسامان نیست.
• آقای شهریاری! چرا طرح تکفا 2 که قرار بود طرح جامع IT کشور باشد اینقدر مبهم و سردرگم شده است؟
مشکل این است که من در حال حاضر نمیتوانم صحبت کنم، امیدوارم تا پایان تیر ماه تمام شود. چالشهایی داشتیم مثل عدم آمادگی مجری برای پیشبرد. طبق چیزی که گفته شده مجری میتوانست طرح را پیشببرد به اتکای ما و ما الآن پرداخت میکردیم. ولی این کار را نکرده چون نگران بوده که بودجه پرداخت نشود...
• یعنی شما تقصیر را از طرف مجری میدانید؟
بله تا حدود زیادی، البته قصور دارد ولی تقصیر ندارد؛ اگر جرات میکرد و پروژه را بدون پول پیش میبرد، الان هم پولش را میگرفت، امکاناتش را نداشته و ریسک آن را بالا میدیده است. بعد از رفتن آقای جهانگرد اطمینان آنها نسبت به تامین منابع سلب شده است، من هم نمیتوانستم قول بدهم چون ما خودمان مشکل داشتیم، اینها میتوانستند پروژه را جلو ببرند بعد بیایند و پولشان را بگیرند (حالا یا از ما یا از شورای IT ) ولی این کار را نکردند.
• پس اینکه شما گفتید پروژه تا سه ماه دیگر به اتمام میرسد با اطمینان به کار آنها بود؟
من نگفتم سه ماه دیگر تمام میشود، گفتم سه ماه از زمان شروع پروژه.
• در حال حاضر پروژه در چه وضعیتی است؟
در حال حاضر ما به دنبال مدیر پروژه قوی هستیم که پیدا کردهایم، ایشان در حال مطالعات کارشناسی است.
• آقای دکتر ربیعی از مرکز تحقیقات که بودند...
بله ایشان هم هستند.
• نماینده کارفرما در این پروژه چه کسی است؟
نماینده کارفرما به طور مشخص و قبل از تغییر و تحولات مرکز تحقیقات، آقای ربیعی بودند و اگر ایشان هم آمادگی نداشته باشند طبیعتا باید شخص دیگری جایگزین شود.
• گویا خود مشاورین اروپایی پروژه هم معتقد به اطلاعرسانی با رسانههای تخصصی بودند، ولی ظاهرا روی این مسئله حساسیتی بود که عجیب به نظر میرسد. این اتفاق در تمام مدت بود، هم در دوره شما و هم در دوره آقای جهانگرد.
تا جایی که به من بازمیگردد باید بگویم من نسبت به انتشار اخبار به دلیل همان چالشهای ادغام حساسیت خاصی داشتم، چون تصور من این بود که انتشار این خبر، چالش ادغام را برای ما جدیتر خواهد کرد، چون ما درصدد حل مشکل بودیم که حل شد، و دیگر مخالف اطلاعرسانی نیستیم. البته پروژه در مسیر نامشخصی در حال پیشروی است، یعنی هنوز کارفرما پاسخی به ما نداده است.
• یعنی پروژه از نظر اجرایی در تعلیق است؟
خیر، در حال پیشرفت است، ولی به نقطهای نرسیده است که قابل خبررسانی باشد. مدیری انتخاب شده است که در حال مطالعه و بررسی کار است. حضور ایشان البته قطعی است. بعد از اعلام نتیجه از طرف ایشان، در مورد پروژه تصمیمگیری خواهیم کرد.
• آقای محامدپور معاون وزیر ICT هم اخیرا در مورد تکفا صحبتهایی کردهاند، آیا ارتباطی با این پروژه دارند؟
من خبر ندارم. میتوانید از خود ایشان بپرسید.
• آقای جهانگرد چطور؟ ایشان هنوز هم در پروژه حضور دارند؟
ایشان به عنوان مشاور من در دبیرخانه هستند ولی در پروژه رسما حضور ندارند. ایشان به عنوان مشاور در همه پروژهها حضور دارند.
• در مورد تکفا2 چه زمانی میتوانید اطلاعرسانی دقیقتری داشته باشید؟
اواخر تیرماه. بگذارید مسئلهای را به صورت شفاف بیان کنم، تکفا2 باید در یک هماهنگی کامل پیش رود، در حال حاضر ما این هماهنگی را نداریم و چون این هماهنگی مفقود است این پروژه به جایی که باید نمیرسد. توجه بکنید که این پروژه در حدود یک سال ونیم پیش متوقف شده است. پروژهای نیست که بتوان به راحتی در مورد آن صحبت کرد. این پروژه مشکلات جدی برای دبیرخانه ایجاد کرده است. علت آن هم فقدان همان ناهماهنگی ذکر شده است.
• یعنی دبیرخانه این پروژه را یک معضل میداند؟
خیر. من این پروژه را یک معضل نمیدانم حداقل تا یک ماه پیش. تصور من بر این است که وظیفهایست که باید به اتمام برسد. ولی یکسال و نیم است که متوقف شده است. این توقف هم در زمان آقای جهانگرد بوده، ایشان نتوانستند پروژه را تمام کنند و همان چالشها هم به ما ارث رسیده است. انسجام مدیریت IT در سال 85 از دست رفت.
• پس تا یک ماه پیش آن را معضل نمیدانستید؟
خیر، تا یک ماه پیش مطلقا معضل نمیدانستم اما یک ماه است که از ناحیه آمادگیهای پیرامونی دچار نابسامانی در تصمیمگیری شدهایم.
• در مجموع شما به اجرای پروژه با این سابقه خوشبین هستید؟
امیدوارم که بتوانم تعریف جدیدی از پروژه داشته باشم که در چارچوب اهداف دبیرخانه باشد. اگر این اتفاق بیافتد به طور جدی دنبال خواهد شد.
• آیا مشاورین خارجی هم تغییر خواهند کرد؟
بستگی به حوزهای دارد که در آن تعریف جدید ارائه خواهد شد.
• پس ممکن است پروژه دچار دستخوش تغییر اساسی شود؟
اساسی نه. با کلمه اساسی مخالفم.
• خوب میگوییم تغییر مهم...
با مهم هم موافق نیستم. این تغییرات در راستای اهداف دبیرخانه است. بیشتر از این نمیتوانم بگویم، اجازه دهید در فرصت بعد. اگر خدا بخواهد در تیر ماه مفصل راجع به تکفا2 صحبت میکنیم. اجازه بدهید تکفا در محیط آرام پیش برود، با آرامش بیشتر به نتیجه خواهیم رسید.
• ممنونم از وقت و حوصلهای که به خرج دادید.