بدون شک بازار مادربرد یکی ازرقابتی ترین بخش های بازار بزرگ آی تی محسوب می شود وبا توجه به وجود تقاضای همیشگی وحضور شرکتهای بزرگ در این بازار ، رقابت در این بازار و ارایه خدمات پس ازفروش مناسب از سوی این شرکتها ساده و آسان نبوده.
با این حال چند سالی است که رتبه های برتر این بازار در اختیار شرکتهای قدرتمند آواژنگ ، الماس خاورمیانه ، رایان بدر و سازگار ارقام بوده واین شرکتها توانسته اند با ارایه خدمات مناسب مشتریان خود را راضی نگاه دارند.
در آخرین شاخص نظرسنجی انجام گرفته از سوی باشگاه فعالان بازار ICT ایران در مورد شاخص برند های مادربورد ، برند قدیمی،تخصصی و با سابقه GIGABYTE با کسب شاخص 342 ،همچنان جایگاه اول خود را حفظ کرده است.کیفیت مناسب چیپ ست ها ، استفاده از آخرین تکنولوژی ها وهم چنین داشتن برچسب گارانتی وخدمات آواژنگ بعنوان یکی ازشرکتهای معتبر در این زمینه میتواند از عمده عوامل موفقیت این برند باشد.
ASUS نزدیک ترین رقیب GIGABYTE نیز توانسته است جایگاه دوم خود را همچنان حفظ کند. این برند هم اکنون با شاخص 279 ، با پشتیبانی شرکت الماس خاور میانه توانسته است به مرور جایگاه خود را در بازار ایران تثبیت کند.سازگاری مناسب این مادر بورد ها با VGA های این برند و CPU های بازار و همین طوراعتبار نام برند قدیمی ASUS بدون شک بی تاثیر در کسب این جایگاه در بازار نبوده است.
نکته جالب توجه در این شاخص از دست دادن امتیاز دو برند اول شاخص نسبت به سال گذشته است که گویای حضور رقبای نوپا در این بازار و تقسیم امتیازاین دو برند با دیگر برندهای جدید میباشد.
پایین تر از این دو، برندی قرار گرفته است که بیشتر در زمینه کارت های گرافیک شهرت کسب کرده است .برند MSI هم اکنون با عرضه سالانه 14 میلیون مادربورد، در جهان جزو 3 تولید کننده بزرگ دنیا می باشد.
به هر حال موفقیت مادربرد MSI را تا حدودی میتواند مدیون اعتبار کارتهای گرافیک موفق این برند دانست بنا بر نظر اعضای باشگاه فعالان بازار ICT ایران هم اکنون با شاخص 119 با پشتیبانی شرکت رایان بدر الکتریک جایگاه سوم شاخص بازار را در اختیار گرفته است.MSI با آنکه در شش ماه گذشته توانسته بود رشدی 40 امتیازی را نسبت به سال گذشته رقم بزند اما با کاهش 40 امتیازی در خرداد 86 نتوانست اقتدار خود را حفظ کند و دراین نظرسنجی رشدی نسبت به سال گذشته ازخود نشان نمیدهد.
برندهای AS Rock و Elite Group که هر دو توسط شرکت سازگار ارقام به بازار ایران عرضه می شوند نیز توانسته اند شاخصی هر چند اندک اما قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص دهند.این دو برند که در آذر ماه گذشته با شاخص های 65 و 40 جایگاه های چهارم و پنجم بازار را در اختیار داشتند هم اکنون هر کدام با کسب 50 امتیاز شاخص وجابجا کردن جایگاه های خود پایین تر از 3 برند معروف و معتبر بازار قرار دارند که در کل نشان از شاخص 100 امتیازی سارگار است و همین طورنقش قیمت، تبلیغات و همین طور پشتیبانی شرکت سازگار می تواند از عوامل تاثیرگذار در کسب این جایگاه ها توسط این دو برند باشد.
درمکانهای بعدی این لیست نام برندهای قدرتمندی هم دیده می شود که سهم بازار کوچکی را به خود اختصاص داده اند که از جمله این نامها میتوان به Foxconn اشاره کرد که متعلق به یکی از بزرگترین شرکتهای تولید کننده قطعات آی تی جهان میباشد که پس ازگذشت مدتی طولانی از حضورش در بازار ایران هنوز نتوانسته روند رو به رشدی برای کسب جایگاه درخور خود پیدا کند.
در آخر اختلاف نظر بین اعضای تهران و شهرستان نیز قابل تامل میباشد ، اعضای تهرانی بر این اعتقاد هستند که بازار MSI و ASUS گرمتر است با این تفاوت که شهرستانی ها برند Elite را دو برابر محبوب تر نسبت به بازار تهران میدانند و این نکته شایان ذکر است که آمار در بازار جهانی نسبت عرضه و تولید برند ASUS و Gigabyte برعکس ایران بوده و ASUS شاخص نسبت بالاتری دارد .
معاون بازاریابی و امور مشترکان شرکت ارتباطات سیار ایران گفت: یک میلیون و ۷۰۰هزار سیم کارت اعتباری این شرکت طی پنج ماه گذشته در سطح کشور توزیع شده است.
"محمد مهدی عطوفی" روز چهارشنبه در مشهد در گفت و گو با ایرنا افزود: این میزان از مجموع دو میلیون ۱۰۰هزار سیم کارت اعتباری ثبت نامی این شرکت در بهمن ماه پارسال، توزیع شده است.
وی اظهار داشت: همچنین ۶۳۰هزار نفر برای اخذ سیم کارت دائمی شرکت ارتباطات سایر در بهمن ماه سال گذشته ثبت نام کردند.
عطوفی بیان داشت: حدود ۱۶۳هزار نفر از متقاضیان استفاده از سیم کارتهای دائمی و اعتباری شرکت ارتباطات سیار از طریق اینترنت ثبت نام کردند.
وی گفت: رویکرد ثبت نام اینترنتی سیم کارتهای ارتباطات سیار با هدف تسریع و ایجاد سهولت هر چه بیشتر در فرآیند ثبت نام از شهریورماه سال گذشته آغاز شده است.
وی مجموع مشترکان فعلی شرکت ارتباطات سیار را در سطح کشور ۱۵میلیون و ۷۰۰هزار نفر ذکر کرد.
او گفت: با توجه به راه اندازی اپراتورهای دیگر تلفن همراه مانند ایرانسل و تالیا و ایجاد فضای رقابتی بین شرکتهای خدمات رسان برای ارایه خدمات بهینه به متقاضیان، شرکت ارتباطات سیار سعی میکند در این فضای رقابتی خدمات هر چه بهتری را به مشترکان خود ارایه کند.
وی کنترل بازار قیمت و ارایه محصولات و سیم کارتهای جدید و با قابلیت های متنوع و مطلوب تر از گذشته را از اقدامات مهم در دست انجام شرکت ارتباطات سیار ذکر کرد.
الو الو .... چی ایرانسل ... هان ۹۱۲ ..... نمیشنوم ..... الو الو ...... تالیا ......
وای کدومشو می گی ، بابا اپراتورها رو می گم دیگه ....
ای بابا حتی این روزا تماس ها به الو هم نمی رسه !!!
۲ بار ، ۳ بار ، ۶ بار ، ۱۲ بار ... ای بابا
چرا اعتراض داری مگه چه عیبی داره رشد تعداد دفعات گیرندگی موبایل ها هم مثله تعرفه اون موقع محاسبه تصاعدیه ، مگه اشکالی داره ، این همه هماهنگی !!!!
اما واقعا جای تشکر و قدردانی داره این همه سرویس خوب و آنتن دهی موبایل ها تو این روزها !
اما خوب که فکر می کنم می بینم بالاخره هرچی ضریب نفوذ بالا بره ، مشکلات خط ها هم بالا می ره ، نمی دونی تا کجا می ره ؟؟؟!!!!
در حال حاضر ارتباط مخابراتی بین ما و تیمهای اعزام شده برقرار شده است و تاکنون این تیمها گزارشی از خسارتهای مالی و جانی مخابره نکردهاند.
رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران زلزله اخیر مربوط به گسلهای جنوب قم بوده و اثرات این زمین لرزه به تهران و شهرهای اطراف نیز رسیده، اما هیچ تاثیری چه مثبت و چه منفی بر گسلهای تهران نداشته است.
وی با اشاره به اینکه وقوع زلزله در مناطق غیرشهری منجر به خسارت کمتری میشود، اضافه کرد: در مناطق 22گانه شهر تهران شاهد هیچگونه خسارتی نبودهایم و لرزش بطور طبیعی موجب وحشت مردم پایتخت شده بود. این در حالیست که این زلزله ارتباطی با گسلهای شهر تهران نداشته است.
حسینی با اشاره به زلزلهخیز بودن 97 درصد مناطق مسکونی کشور اظهار کرد: لازمه مواجهه با حوادث پیشبینی نشده توجه به زیرساختهای زلزله در کشور است که نوسازی بافتهای فرسوده، مقاومسازی شریانهای حیاتی و... مسایلی است که در حوزه کاهش ریسک و خسارت باید مورد توجه قرار گیرد.
رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران تاکید کرد: با این وجود در حال حاضر نیروها در حالت آماده باش قرار دارند.
حسین بدخشان، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان مرکزی گفت: تا کنون هیچ گزارشی از وقوع حادثه در استان مرکزی در پی وقوع زلزله قم گزارش نشده است.
وی تصریح کرد: تمامی واحدهای امدادی و عملیاتی در آمادهباش کامل هستند و شش اکیپ ویژه به مناطق مختلف استان اعزام شدهاند که اگر حادثهای اتفاق افتاد بتوانند به موقع عملیات امدادرسانی را انجام دهند.
در این خصوص، پرویزی، رییس ستاد حوادث غیرمترقبه استان مرکزی گفت: این زلزله از نوع عمقی بوده است و هیچگونه خسارتی را به استان مرکزی وارد نکرده است.
وی افزود: مرکز این زلزله در کهک قم 5/9 ریشتر بوده و در استانهای مرکزی، همدان، لرستان، تهران و قم احساس شده است. از سوی دیگر تمامی واحدها بصورت آمادهباش کامل هستند که در صورت نیاز به استانهای همجوار در صورت وقوع حادثه اعزام شوند.
همچنین یک مقام مسؤول در دانشگاه علوم پزشکی اراک گفت: تا الان هیچگونه گزارشی از تلفات و خسارات احتمالی به مراکز بهداشتی و درمانی استان گزارش نشده است و تمامی بیمارستانهای مراکز استان در آمادهباش کامل هستند.
مهندس حسین باقری، مدیرکل ستاد حوادث غیرمترقبه کشور نیز با اشاره به بازگشت گشت های امدادی به مقر به ایسنا تاکید کرد: زلزله قم هیچ گونه خسارتی در بر نداشته است.
وی افزود: گشتهای امدادی که به مناطق وقوع زلزله اعزام شده بودند، هماکنون به مقر بازگشته و اعلام کردند که زلزله اخیر هیچگونه خسارت مالی جدی و جانی نداشته است.
دکتر پناهی، رییس اورژانس کشور نیز به ایسنا اعلام کرد: زلزله قم هیچگونه خسارت مالی جدی و جانی نداشته است.
پناهی گفت: تنها چند شیشه در منطقهی کهک شکسته و در شهر قم نیز هیچگونه خسارتی ایجاد نشده است.
پناهی گفت: در حال حاضر ارتباط مخابراتی بین ما و تیمهای اعزام شده برقرار شده است و تاکنون این تیمها گزارشی از خسارتهای مالی و جانی مخابره نکردهاند.
همچنین دکتر علیرضا پرند، معاون عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر نیز گفت: این زلزله خسارات مالی جزئی همچون شکستهشدن شیشه و ترکخوردگی دیوار داشته است.
دکتر مهدی زارع، رییس پژوهشکده زلزلهشناسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله با تاکید بر این که زلزلهی ساعتی پیش قم اساسا هیچ ارتباطی با گسلهای تهران ندارد از احتمال وقوع پسلرزههای متعدد در منطقهی زلزلهزده خبر داد و آن را پس از چنین زلزله ای طبیعی دانست.
وی خاطرنشان کرد: طبق برآوردهای اولیه، عمق زلزله احتمالا حدود 30 تا 40 کیلومتر بوده است لذا در گسترهی وسیعی از شهرهای مرکزی ایران از جمله تهران، قم، کاشان، نایین، تفرش، کرج، اراک، قزوین، ورامین، گرمسار و ... احساس شده است.
وی در عین حال تاکید کرد که این زلزله هیچ ارتباطی با گسلهای تهران ندارد و اساسا زلزلهی تهران کاملا مقولهی جدایی است.
زارع با تاکید بر اینکه اعلام نظر در مورد اینکه این زلزله پیشزلزلهی زلزلهی بزرگتری هست یا نه، به هیچ وجه امکان پذیر نیست، گفت: احتمالا در طول شب شاهد پسلرزههای متعددی در منطقهی زلزله زده خواهیم بود.
وی در مورد مشخصات زلزلهی اخیر گفت: زلزلههای ایران مرکزی اکثرا ساز و کار فشاری داشته و از نظر تکتونیکی روی روندهای شمالغربی، جنوب شرقی به وقوع میپیوندد که البته این امر نیازمند بررسیهای بیشتری است.
دکتر زمانیان، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان قم نیز مرکز زلزله را در 11 کیلومتری منطقه «کهک» قم و روستاهای اطراف آن عنوان کرد.
او گفت: خوشبختانه هیچ گزارشی از مصدومیت، ضایعه یا تلفات انسانی بر اثر این زمینلرزه دریافت نشده است و مشکل خاصی وجود ندارد.
وی شدت این زمینلرزه را به نقل از منابع مختلف 6 / 5 و 9 / 5 در مقیاس ریشتر اعلام کرد.
شبکه های لرزهنگاری مرکز لرزهنگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران اعلام کرد: در پی زمین لرزه ساعت 17 و 59 دقیقه و 50 ثانیه امروز(دوشنبه) حوالی قم، زمین لرزه دیگری در ساعت 18 و 21 دقیقه و 52 ثانیه با بزرگی 6 / 3 در مقیاس امواج درونی زمین این منطقه را لرزاند.
شبکه های لرزهنگاری مرکز لرزهنگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران بزرگی زمین لرزه ساعت 17 و 59 دقیقه و 50 ثانیه قم را 9 / 5 در مقیاس امواج درونی زمین و مختصات کانون این زلزله را 48 / 34 درجه عرض شمالی و 85 / 50 درجه طول شرقی گزارش کرده است.
شبکه های لرزهنگاری مرکز لرزهنگاری کشوری همچنین در ساعت 18 و 21 دقیقه و 52 ثانیه روز دوشنبه 28 خردادماه، رخداد زلزله ای به بزرگی 6 / 3 را در این منطقه ثبت کردند.
مختصات کانون این زمین لرزه 48 / 34 درجه عرض شمالی و 85 / 50 طول شرقی گزارش شده است.
همچنین وقوع این زمینلرزه باعث بروز برخی اختلالات در شبکه تلفن همراه قم شده است که تلاش کارشناسان مربوطه برای رفع آن ادامه دارد.
سازمان زمینشناسی آمریکا (USGS) در جدیدترین گزارش خود با اصلاح بخشی از مشخصات گزارش قبلی جزییات بیشتری از زمین لرزهی امروز قم را اعلام کرد.
براساس اعلام این مرکز، بزرگی این زمین لرزه 5/5 و مکان دقیق آن 405 / 34 درجهی عرض شمالی و 834 / 50 درجهی شرقی و عمق آن 10 کیلومتری سطح زمین اعلام شده است.
براساس اعلام این مرکز این زمین لرزه در 20 کیلومتری جنوب و جنوب غرب قم، 90کیلومتری شمال غرب کاشان، 115 کیلومتری شرق و شمال شرق اراک و 145 کیلومتری جنوب و جنوب تهران اعلام شده است.
زمان وقوع این زمین لرزه ساعت 17 و 59 دقیقه و 49 ثانیه به وقت محلی اعلام شده است.
همچنین به گفته بهزاد پورمحمد، دبیر ستاد حوادث و سوانح غیرمترقبه استان مازندران، این زمینلرزه در استان های تهران، قم و شهرهای کرج و شهرهای جنوبی مازندران نیز احساس شده است.
به دنبال وقوع زلزله نیروی انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد که تمامی نیروها در بوستانها و پارکها در حال آمادهباش به سر میبرند.
مرکز اطلاعرسانی پلیس پایتخت اعلام کرد با استفاده از تمامی نیروهای خود در اماکن، بوستانها و پارکهایی که احتمال تجمع و حضور مردم در آنجا وجود دارد، به مردم خدماترسانی میکنند.
براساس این گزارش مردم در صورت بروز هر گونه مشکلی با توجه به افزایش تعداد گشتیها و آمادهباش تمامی نیروها مشکلات خود را به ماموران حاضر اعلام کنند.
این زمین لرزه حدود ساعت 18 امروز ـ 28 خرداد ماه ـ به وقوع پیوست.
محمدفؤاد رحمانسرشت - دنیای کامپیوتر و ارتباطات - آیا تا به حال پیش از آنکه دیگران شما را نسبت به تحولات پیرامونتان آگاه کنند، خود به آن پیبردهاید؟ پس از یافتن آنها با گوشزد دیگران در چه مقطع زمانی و با چه عملکردی به سراغ آنها رفته و میزان تاثیرات آنها را بر زندگی خود به محاسبه و استنتاج نشستهاید؟
همه به خوبی میدانیم که ثبات جهان بر مبنای تغییرات و تحولات ساختاری است، و همان منشاء اکتشافات و اختراعات مداوم بشری و مبداء ماندگاری آثار مبدعه وی است.
از دیرباز تاکنون تحولات و تغییرات در جهان آثار مختلفی بر زندگی بشر گذاشته و آن را متاثر از خود ساخته است.
این که آثار یک اتفاق چه موقع به سراغ من یا شما میآیند و زندگیمان را تحت تاثیر خود قرار میدهند مسئلهای است که شاید تخمین دقیق آن بسیار مشکل باشد، اما عنایت به دو نکته حائز اهمیت است، یکی این که هر زمان که باشد چه دور و چه نزدیک در هر حال فرار از آن ممکن نیست پس بنا به گفته پیشینیان: «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.»
دیگر اینکه جهان امروز عنوان عصر ارتباطات و اطلاعات را به دوش میکشد که این عنوان ساختاری نوین را برای زندگی بشری و حیات آن رقم زده که بر همین اساس لحظهای درنگ به مثابه شکافی به مقیاس چند سال نوری است.
بنابراین با نگاهی عمیق و دقیق به گفتهها و خبرها درمییابیم که جهان امروز در حال تبدیل شدن به دهکدهای دیجیتالی بر پایه ارتباطات دوسویه است که دو نقطه بسیار دور را در کمترین زمان همسایه یکدیگر میسازد و روابط فرامرزی را تعریف میکند.
اهالی این دهکده همان مردمان جهان هستند که در تعریف جدید جامعه جهانی اطلاعات نامیده میشوند؛ جامعهای که فناوری اطلاعات و ارتباطات مواد اولیه آن است.
در این میان سفینه فناوری راهی را میرود که سرنشینان خود یعنی جامعه اطلاعاتی را به سرعت به نقطهای دور برده و اغلب نیازهای او را در نانو زمانی برطرف میسازد. تصور کنید، شهری با ماهیت حقیقی در این جهان با جلوه مجازی در همان شرایط بنا میشود، افراد جامعه به مثابه شهروندانی با شخصیت مجازی در قالب شهروندان الکترونیکی برای زندگی الکترونیکی در این فضا تربیت میشوند تا از خدمات دولت الکترونیکی خود همچون تجارت الکترونیکی برای خرید و فروش روزمره و بانکداری الکترونیکی برای انجام تراکنشهای معاملاتی لازم وابسته به آن استفاده کنند.
این جامعه، آمادگی الکترونیکی لازم را برای شرایط جدید زندگی دارا میشود و این درست زمانی است که شهرهای مختلف مجازی به یکدیگر متصل و دهکده جهانی را ایجاد میکنند.
زمانی که این مقاله را میخوانید جامعه اطلاعاتی جهانی تجربههای 5 ساله خود را بررسی میکند تا با ترمیم شکافهای دیجیتالی موجود به آرمانهایی چون برابری شرایط غنی و فقیر و دسترسی آزاد به اطلاعات جهانی در کوتاهترین زمان دست یابد.
اینها از جمله اهداف سران کشورهای جهان در لوای تشکیل جامعه اطلاعاتی جهانی به شمار میروند.
با این تفاصیل تحولات پیرامون شما امروز بزرگترین مدل خود را به معرض نمایش گذاشته است.
این اتفاق بزرگ با عظیمترین صداها همراه شد؛ اما آیا شما آن را شنیدید؟ اجلاسهای جهانی سران کشورهای جهان در باره جامعه اطلاعاتی. ضرورت پرداختن به مسئله جامعه اطلاعاتی از آن جهت بسیار مهم است که تمامی عرصههای زندگی بشری را تحت تاثیر خود دارد و دوری از آن موجب غفلت و نابودی و درک آن تنها با یک کلیک امکانپذیر است.
کلیک یا تلنگر همان عملی است که اشاره شما به صفحه کلید کامپیوتر آن را تعریف میکند که انجام آن گشایش پنچرهای مملو از اطلاعات جدید از سراسر جهان را باعث میشود.
دور ماندن از مسئله جامعه اطلاعاتی و تنبلی برای حرکت در این راستا شریان حیاتی بشر را به زودی قطع کرده و علائم حیاتی را محو میسازد.
در آغاز هزاره سوم دیگر نمیتوان بر مبنای اطلاعات سوخته به زندگی ادامه داد چرا که مبنای سیستمهای خدماتی سنتی کمکم به صفر و یک تبدیل شده و شما هرگز نمیتوانید با ماشین به جدال و مباحثه بپردازید مگر آنکه زبان آن را به خوبی بدانید تا مشکل خود را برطرف سازید.
در مجموع، درک مفاهیم جامعه اطلاعاتی و شهروندی الکترونیکی، امروز از ضروریات زندگی شهری و زندگی در عصر اطلاعات است و پذیرش بلادرنگ جامعه اطلاعاتی و آمادگی برای ورود به این مجمع جهانی و سازگاری با شرایط حاکم بر آن طبق مصالح هر کشور و مبانی ادبیات بومی از آن ضروریتر.
شهریاری دبیر شورای عالی اطلاعرسانی: من از ایشان(احمدینژاد) خواستم و گفتم که شما 20 دقیقه به من فرصت بدهید من مطمئنم اگر این فرصت را بدهند میتوانم اهمیت این حوزه را برای ایشان روشن کنم، ولی این اتفاق هنوز نیفتاده است. من شخصا اعتقاد دارم که فناوری اطلاعات کمتر از انرژی هستهای نیست.
وضعیت ما در حوزه IT نگران کننده است
گفتوگوی صریح با دبیر شورای عالی اطلاعرسانی
محمود اروجزاده - دنیای کامپیوتر و ارتباطات
یک صبح بهاری، دبیرخانه شورای عالی اطلاعرسانی، و گفتوگویی که پس از مدتها پیگیری محقق شد. در این صبح دلانگیز، سخن گفتن از نابسامانی حوزه فناوری اطلاعات کشورمان البته چندان مطلوب نیست، اما ضعف و چالشی که بخصوص از ناحیه مدیریت کلان این بخش مشهود است، به نظر دبیر شورای عالی اطلاعرسانی ایران، میتواند یک فرصت مهم و تاریخی برای توسعه فرهنگی-اقتصادی کشور را به باد دهد. حجتالاسلام دکتر حمید شهریاری که بیش از یک سال از انتصابش به این مقام میگذرد، برخلاف پاسخهای دیپلماتیک دبیر پیشین این شورا، صریح و شفاف با دنیای کامپیوتر و ارتباطات سخن گفت و به وضوح بر نگرانی جدی خود نسبت به آینده این عرصه پای فشرد.
• جناب آقای شهریاری تا جایی که در خاطر دارم مدتی است که گفتوگوی تفصیلی نداشتید و از این مسئله پرهیز میکردید...
بله مدتی است از گفتوگو پرهیز میکنم، در مقابل شما هم در محذوریت قرار گرفتم، در یک سال گذشته برخلاف رویه مدیریتی سابقم چند مصاحبه داشتم، خوب دوستان توقعاتی دارند و به شما هم قول داده بودم، به نظرم ما باید بیشتر به برنامهها و مسائل کلان بپردازیم.
• در مقایسه با دوره قبل که شورای عالی اطلاعرسانی محور مدیریتی در حوزه IT بود، بعد از ورود شما اساسنامه و اهداف شورا تغییر کرده و بیشتر معطوف به حوزه فرهنگ و محتوا شد، با تاسیس شورای عالی IT هم بخشی از وظایف این شورا در آنجا متمرکز شد. قاعدتا نباید آنقدر مشغول باشید که حتی به اندازه نیمی از دبیر قبلی را هم به ارتباط با رسانهها و گفتوشنود اختصاص ندهید.
باید بگویم من به طور کلی طی ارتباطی که با اصحاب رسانه داشتم اشخاص قوی در این زمینه کمتر دیدهام. گاهی اوقات هم صحبتهای من خلاف واقع برداشت میشود. این مسئله یکی از دلایلی است که باعث کمعنایتی من به اصحاب رسانهها شد. همچنین تصورم این است که نیاز نیست مسئولین خود به مصاحبه بپردازند، مسئولین باید کار بکنند، و این وظیفه باید بر عهده مدیر اطلاعرسانی باشد. فکر میکنم اگر با کارگروهها تماس حاصل شود میتوان اخبار دقیقتری به دست آورد.
این دو دلیل عمده بود. اما مسئله دیگر این است که چنین امری به روحیات افراد برمیگردد. بعضی افراد اهل رسانه هستند و تمایل دارند که در حوزه حضور داشته باشند که من چنین روحیاتی ندارم. دیگر این که گاهی در مصاحبه چیزی گفته میشود و چیز دیگری نوشته میشود که این هم مزید بر علت میشود.
• لطفا برای خوانندگان ما بفرمائید بعد از گذشت چند سال از گسترش حوزه IT، اکنون از دید شما این حوزه در چه شرایط و وضعیتی به سرمیبرد؟
معتقدم که وضعیت ما در این حوزه مطلوب نیست و نگرانکنندهتر این است که دورنمای واضح و روشنی در رسیدن به این مطلوب دیده نمیشود. دلایل متعددی وجود دارد که به بخشی از آن اشاره میکنم. یکی از آنها تعدد مراجع تصمیمگیری است که از دو سال پیش تاکنون شاهد آن هستیم. زمانی شورای عالی اطلاعرسانی تنها مرجع تصمیمگیری در حوزه IT در کشور بود اما این مسئله از ماه چهارم سال 84 منتفی شد. متعاقب آن در سال 85 شورای عالی IT تشکیل و خود این مسئله باعث به وجود آمدن نقطه کانونی جدیدی شد. همچنین شورای عالی انفورماتیک که حوزه فعالیتش به چند مورد خاص محدود میشد یکباره توقع ایجاد میشود که این شورا نیز باید وارد صحنه شود. از طرف دیگر در ریاستجمهوری بخش فناوری تشکیل و مدیری نیز برای آن تعیین شد. به نظر من یکی از مهمترین مسائلی که باعث تشویش در این حوزه شد همین تفرق و تعدد مراجع تصمیمگیری است. البته ما میتوانیم با تفکیک و تقسیم وظایف به یک شکل منطقی در روند کار برسیم. اما متاسفانه با یک سری چالشهایی که در سال 85 به وجود آمد و شما هم در جریان آن هستید، این اتفاق رخ نداد. یکی از اشکالات، تمامیتخواهی بعضی از دوستانی بود که در این حوزه فعال بودند. این هم به نظر من به کار صدمه زد، و در حالی که ما واقعا به تنهایی توانایی این را نداریم که کار را به جلو ببریم، همدلی سازمان مدیریت با مجموعه تصمیمسازان حوزه IT نیز خیلی میتوانست موثر باشد که این مسئله هم دچار چالشهایی شد که مطرح کردم. شورای عالی اطلاعرسانی تا دی ماه گذشته هیچگونه بودجه و امکاناتی برای فعالیت در اختیار نداشت، این یک نمونه از موارد است.
• در مقطعی که بحث ادغام مطرح بود، بیشتر نوعی مجادله در رسانهها به وجود آمده بود و شما در آن زمان بیشتر اظهارنظر میکردید، راهکار شما برای رسیدن به آن تفاهم چگونه بود؟
من تلاش زیادی کردم تا در پشت صحنه به تفاهم و تقسیم کار برسیم ولی متاسفانه نشد. من تصور میکنم اگر مدیریت واحد و در جایگاه مناسبی در مملکت داشته باشیم کارها بهتر پیش خواهد رفت. اما در عین حال نگرانی دارم اینکه حوزه فرهنگ اخلاق و دین متولی خاصی خود را دارد، پس نباید این حوزهها را ادغام کنیم. اگر این دو حوزه در هم ادغام شود نه تنها حوزه فرهنگ صدمه خواهد دید، بعدها حوزه فناوری نیز صدمه میخورد. ضمن اینکه نهادی که تشکیل میشود باید مرکزیت فرانهادی داشته باشد که این در تمام الگوهای جهانی صادق است.
• واکنشها از طرف مقابلتان چطور بوده است؟
دوستان به شدت دنبال مسئله ادغام بودند و تا یکی دو ماه قبل از عید هم پیگیری میکردند که البته قبل از عید یک استفساریه به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفته بود در این مورد که آیا امکان ادغام بودجه ما در جای دیگر وجود دارد یا نه، که شورای عالی در پاسخ گفته بود که با توجه به تفکیک وظایف، تفکیک بودجه نیز منتفی است، پس ادغام منتفی شد، این مسئله به 20 اسفند 85 برمیگردد.
• به نظرتان دلیل اصرار بر ادغام چه بود؟
همه بر این اصل که مدیریت در یک نقطه متمرکز باشد اتفاق نظر دارند، اما بر سر اینکه این تمرکز کجا باشد اختلاف نظر هست. البته ما علاقه نداریم که همه حوزهها به ما منتقل شود، اما معتقدیم حوزه فرهنگ باید مدیریت مستقل داشته باشد چون کشور ما در این حوزهها چالشهای زیادی را تحمل کرده است. برای مثال یکدفعه مسئلهای را متوقف میکنند بدون دلیل کافی و مسئلهای را گسترش میدهند، بدلیل اینکه آگاهی لازم وجود ندارد. حساسیتهای فرهنگی هم در کشور ما زیاد است. یکدفعه میبینید اصل فناوری زیر سؤال میرود مثل مشکلی که در مورد ماهواره داریم.
• ظاهرا باید آقای جهانگرد را به دلیل مدیریت این همه مشکلات تحسین کرد، یا اصلا این مشکلات آن زمان وجود نداشت؟
خیر، در آن زمان دبیرخانه واجد ویژگیهایی بود که در حال حاضر نیست. یکی این که آقای جهانگرد قرار بود وزیر آقای خاتمی بشود و چون نشد، آقای خاتمی مجبور شدند جایگاهی برای ایشان بسازند که در قواره ایشان باشد، یعنی دبیر شورای عالی اطلاعرسانی ساخته شد تا وزیری که رای نیاورده بتواند فعالیت وزارتخانهای داشته باشد و واقعا این امکان را به ایشان دادند. با اینکه شورای عالی IT وجود داشت ولی تشکیل نمیشد، چون آقای خاتمی میخواست تمرکز مدیریتی اینجا باشد، شورای عالی انفورماتیک هم زیرچتر اینجا بود، عملا این شورا معارضی نداشت و در هر حوزهای وارد میشد کسی مخالفت نمیکرد. دلیل بعدی پست «نمایندگی ویژه» ایشان بود، دلیل دیگر ارتباط عمیقی بود که با ریاستجمهوری وقت داشت، شما وقتی با راس یک مملکت در تماس هستید میتوانید همه مشکلات را آنجا حل کنید. آقای خاتمی خودشان میگفتند من هر هفته یکبار در جلسات میپرسیدم: «آقایان این IT چه شد؟» از طرفی دیگر آقای جهانگرد با آقای ستاریفر رییس سازمان مدیریت یک ارتباط بسیار وسیعی داشتند (و به تعبیر بعضی از دوستان، هر دو در یک کاسه آبگوشت تیلیت میکردند!) البته قصد من کم کردن شان آقای جهانگرد نیست، من به ایشان بسیار ارادت دارم اما شخص نبود که کارها را پیش میبرد، ارتباطات سازمانی و پیشینه تاریخی، ارتباط با ریاست جمهوری مرکز امور اجرایی کشور همه اینها کارها را پیش میبرد، اما در حال حاضر تمام اینها تقریبا مفقود است و همین مسئله مشکل ایجاد میکند. البته از این موضوع نیز نباید گذشت که آقای جهانگرد انصافا انسان جامعالاطرافی است.
• شما به نکته خوبی اشاره کردید، یعنی ارادهای که در دولت باید باشد؛ همانطور که دولت قبلی با سازوکارهایی این مسائل را حل میکرد، چون مصمم بود که کشور در حوزه IT پیشرفت کند. بعنوان یک کارشناس، وجود و یا عدم وجود دیدگاه مناسب در دولت را به عنوان عامل اصلی میدانم. ما که نظر آقای احمدینژاد رئیسجمهور را نمیدانیم و شخصا ندیدهام که ایشان تابحال از این فناوری نام برده باشند، شاید در سایه مسائل مهمتری مانند انرژی هستهای بوده که ایشان برای این فناوری وقت نمیگذارند. از نظر سازمانی شما و آقای ریاضی هستید که دیدگاه رئیسجمهور را میدانید. آیا میتوانید تصویری از ذهنیت ایشان در مورد این حوزه بدهید؟
البته من به دلیل اینکه ارتباط خاصی با رئیسجمهور نداشتم و یا حتی آمدنم هم از کانال ایشان نبوده است، طبیعتا از ذهنیت ایشان هم خبر ندارم.
• جلسات شورای عالی اطلاعرسانی مطابق قانون تشکیل میشود؟
نه تشکیل نمیشود.
به این حوزه آنطور که باید و شاید توجه نمیشود، و من تصور میکنم یکی از صدمات جدی که به این حوزه وارد میشود از این بابت است. من شخصا اعتقاد دارم که فناوری اطلاعات کمتر از انرژی هستهای نیست. این را به این دلیل نمیگویم که چون 15 سال است در این حوزه فعالیت دارم نه، به این دلیل که آن چیزی که در سند چشمانداز به عنوان جامعه داناییمحور تعریف شده است بدون دستیابی به جامعه اطلاعاتی و توجه به IT امکانپذیر نیست.
• پس شکل معمول ارتباطات شما چگونه است؟
ما از کانال شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد این حوزه شدیم نه از کانال ریاستجمهوری، یعنی ما از کانال اجرا و اداره وارد این حوزه نشدیم...
• تصور بر این بود که رئیسجمهور شما را میشناختند و جایگزین دبیر قبلی کردند...
نه هیچ شناختی وجود ندارد. حتی چند ماه پیش که در مجلسی ایشان را دیدم چون ایشان حتی چهره من را نیز نمیشناختند مجبور شدم خودم را معرفی کنم و گفتم که مایلم 20 دقیقهای با شما صحبت کنم، که هنوز این اتفاق نیفتاده است. علت خاصی هم هست، وقتی شما مجبور باشید هفتهای چند روز به سفر بروید سخنرانی کنید، به پروژهها و طرحها سرکشی کنید، طبیعتا وقتتان را برای اموری که در اولویت بالایی قرار ندارند صرف نخواهید کرد.
من فکر میکنم دولت آقای احمدینژاد بنا دارد که با شورای عالی IT کار خود را پیش ببرند و تا حدود زیادی هم با آن حوزه کار خود را پیش میبرند.
• ولی آیا از آن شورا اثربخشی دیده شده؟
اینکه چرا در آنجا هم اثربخشی نمیبینم مربوط به اتفاقات دو سال گذشته است که باعث شده رییس جمهور از این حوزه ناامید شود.
• آیا این انتقاد به شما وارد است که تلاشی برای نشان دادن اهمیت حوزه IT نمیکنید؟
من تصور نمیکنم بنده فرد مناسبی برای این کار باشم، کسی که رییسجمهور او را به عنوان نماینده خود در این حوزه انتخاب کرده بهترین فردی است که میتواند این تصویر را ایجاد کند، اما متاسفانه نه تنها این فضا ایجاد نشده بلکه به علت حرکتهای نامناسب شاهد ذهنیت بد رییسجمهور به این حوزه هستیم.
• پس میتوان به این نکته رسید که اراده جدی در راس دولت برای توسعه این حوزه دیده نمیشود؛ آقای رییس جمهور در بیشتر زمینهها مشاور مشخصی دارند، در حوزه IT کسی نیست که به ایشان مشاوره بدهد؟
من اطلاعی ندارم. من فکر میکنم دولت به این حوزه اهمیت لازم را نمیدهد شاید میبینند فرد قابل اتکا در این حوزه پیدا نکردند که بخواهند به او فضا و امکانات بدهند.
من از ایشان خواستم و گفتم که شما 20 دقیقه به من فرصت بدهید من مطمئنم اگر این فرصت را بدهند میتوانم اهمیت این حوزه را برای ایشان روشن کنم چون این کار را با آقای خاتمی هم کردم، من در نمایشگاهی در لبنان که آقای خاتمی هم حضور داشتند با ایشان ملاقات داشتم بعد از ایشان وقت گرفتم و حدود 20 تا 25 دقیقه برایشان توضیح دادم برای بودجهای بود که برای قم میخواستیم، و ایشان کمک هم کردند (من حتی برای رؤسای جمهور قبلی هم این کار را توضیح دادهام حتی میتوانم برای شما هم توضیح بدهم، این البته به مهارت من تبدیل شده است! مطمئنا برایتان جذاب خواهد بود) ایشان بسیار از فعالیتهای من طی چندین سال گذشته شگفتزده شدند، چون 15 سال است که در این حوزه کار میکنم و چون از جایی دیگر نیامدهام، حالا وقتی که وارد این حوزه شدهام میدانم طرف مقابلم را چگونه توجیه کنم با چند مثال و برنامه و طرح میتوانم اهمیت این حوزه را بیان کنم.
• آیا در این مدت وظیفه اجرایی داشتید؟
بله، مدیر مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی بودم.
• تعامل شما بیشتر با چه دستگاهها و مجامعی بوده است؟
ما کار نهادی نمیکردیم، ما کار تولیدی انجام میدادیم، کار تولید اطلاعات. در حال حاضر هم بزرگترین تولیدکننده نرمافزارهای اسلامی در خاورمیانه هستیم.
قبل از اینکه دوستان بدانند جیتکس چیست، من درنمایشگاههای جیتکس شرکت میکردم و مخاطبان زیادی را به سمت غرفه میکشاندم و نرمافزارها و طرحها را توضیح میدادم، همینطور اگر از طرف ریاستجمهوری این فرصت به من داده شود میتوانم اهمیت این حوزه را برایشان توضیح دهم. البته تلقی من این نیست که ایشان نمیخواهند وقت بگذارند، زمانی شما طرف مقابلتان را نمیشناسید و فکر میکنید آدم معمولی مانند بقیه است اما شما زمانی شخص مورد نظرتان را میشناسید و میدانید برجستگیهایی نسبت به دیگران دارد میتواند کار را انجام دهد، من به ایشان گفتم اگر به من 20 دقیقه فرصت دهید توضیح خواهم داد که در 2 سال آینده کاری خواهم کرد که شما در این حوزه برجسته شوید.
ایشان در ملاقات چند دقیقهای که در منزل مقام معظم رهبری داشتیم به من به صراحت اعلام کردند که علاقهای به شرکت در جلسات شوراها ندارند، و کلا قائل به شوراها نیستند، اخیرا هم در جلسه شورای IT شرکت نکردند.
• پس آقای احمدینژاد به این امر بیعلاقه هستند و هیچ انگیزهای هم به پیگیری ندارند، اما آیا در دفتر رهبری مسائل فناوری اهمیت دارد یا خیر؟
بله ایشان نسبت به این حوزه خصوصا مباحث فرهنگی بسیار حساس هستند و به طور مداوم مراقبت و پیگیری میکنند. بر این اساس مقام معظم رهبری اولین کسی بودند که در قم مرکز تحقیقات کامپیوتری راهاندازی کردند و به دنبال آن اولین خدمات اینترنتی در قم توسط این مرکز راهاندازی شد. بیش از نیمی از آموزشهای قم توسط این مرکز که با ساختمانی عظیم تمرکزی در حوزه اطلاعرسانی در قم ایجاد کرده، صورت گرفته است. در این مرکز موتور جستوجویی طراحی شده است که در خاورمیانه و حتی در جهان تا جایی که بنده اطلاع دارم نظیر آن نیست. 95 درصد کارشناسان فناوری اطلاعات که در قم کار اطلاعرسانی انجام میدهند در این مرکز تربیت شدهاند، سالانه 2 هزار جلد کتاب در این مرکز دیجیتالی میشود. این رقم کمی نیست. همچنین اولین جایی که نرمافزار فرهنگی و دینی طراحی کرد با پشتیبانی مقام معظم رهبری بود، از این «اولینها» وجود دارد که مستند به حمایت ایشان است.
• آیا ایشان در سیاستگذاریهای کشور در این حوزه هم حساسیت نشان میدهند؟ مثلا اگر در عملکرد دولت در حوزه فناوری اطلاعات ضعفی هست ایشان تذکر بدهند؟
بله تذکر میدهند و من از بعضی از آنها اطلاع دارم، برای مثال در مواردی مثل تولید محتوا و اطلاعات یا زمانی که بیش از حد به توسعه سختافزاری و زیرساختها توجه میشود و با ایجاد خلل در کار تولید محتوا مجبوریم از محتوای خارجی استفاده کنیم، تذکراتی داده میشود. این قضیه مانند راهاندازی یک کانال تلویزیونی است که در صورت نداشتن محتوا، مجبور به پخش فیلمهای خارجی هستیم. اگر در اینترنت هم محتوا نداشته باشیم مجبوریم از فیلم، پیامهای نوشتاری یا تصویری، با محتوای خارجی استفاده کنیم. ولی اگر تولید داشته باشیم میتوانیم فرهنگ خودمان را ترویج کنیم، مقام معظم رهبری به فرهنگ ملی دینی بسیار حساس هستند.
• با این وصف حالا که شما این خلاء مهم در حوزهIT را میبینید و شاید خود نتوانید مستقیما حل کنید آیا به آنجا منتقل میکنید و ایشان هم ترتیب اثر میدهند؟
البته ایشان اولویتهای کاری کل مملکت را مدنظر دارند، همچنین این طور نیست که بنده مرتب رابطه مستقیم داشته باشم، ما معمولا گزارشات لازم را به شورای عالی انقلاب فرهنگی میدهیم که در حقیقت کانال اصلی ارتباط مسائل فرهنگی با ایشان است.
• در زمینه ضعف مدیریتی این حوزه گزارشی ندادهاید؟
در زمینه ضعف مدیریتی من گزارش کتبی ندادهام، چون بنای بر این کار نداشتم.
بنده حدود 2 سال است که در حال مدارا با این حوزه هستم، سعی میکنم ببینم چطور میتوان مشکلات را حل کرد، هنوز هم قصدم بر این است. چون اعتقاد ندارم با گفتن اینکه فلان جا ضعف داریم مشکل حل خواهد شد، باید ببینیم که کار زمین مانده کدام است و کمک کنیم. ما میتوانیم چون از قبل دستاندرکار بودهایم، و با امکانات موجود معتقدم میتوانیم کارهایی کنیم که حتی آقای جهانگرد هم نمیتوانست بکند، خود ایشان هم اذعان دارند که «شما میتوانید کارهایی بکنید که ما نمیتوانیم.»
• این نظر در مورد انتصاب شما به این پست وجود دارد که حضور شما بیشتر برای کنترل فضای اینترنت و IT است، چون برخی معتقد بودند که اینترنت از کنترل خارج شده با توجه به اینکه مدت زمانی ما شاهد گسترش سریع شبکههای زیرساختی و دسترسی کاربران به اینترنت بودیم. آمدن شما از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی این مسئله را القا میکند.
این که کسانی که من را وارد این حوزه کردند چه دیدی به این مسئله داشتند باید از خودشان بپرسید، ولی من نظر خودم را میگویم.
به نظر من این حوزه هم یک فرصت است و هم یک چالش. هر گاه یک سویه به این حوزه توجه شده ما دچار خسارت شدیم. ما فرهنگ خاصی داریم و این فرهنگ قبول نمیکند که ما جوانان خود را دو دستی تحویل فرهنگ بدهیم یا برعکس فرهنگ غرب را دو دستی تحویل جوانان دهیم. من جدا معتقدم فرصتی که IT در اختیار فرهنگ و دین گذاشته در طول تاریخ دیانت سابق نداشته است، هر چند به این مسئله هم کمتوجهی میشود. اگر به هر دو وجه یعنی چالش و فرصت در کنار هم توجه بشود ما به یک تعادل منطقی میرسیم. نظر من همیشه این بوده و لذا در جلساتی که بعضیها میخواهند فیلترینگ و یا چالشهای این حوزه را برجسته کنند من همیشه سعی کردهام که فرصتها را برجسته کنم، و شاید از طرف دوستان داخلی متهم به لیبرالی میشوم. به همین خاطر در این جلسات سعی میکنم نکات مثبت را در ذهن دوستان پررنگ کنم. از طرفی کاربران جوان مطرح میکنند چرا فیلترینگ وجود دارد ما میگوییم در امریکا هم فیلترینگ وجود دارد، در انگلیس هم هست. فرهنگ، اجتماع و امنیت اقتضا میکند فیلترینگ وجود داشته باشد و آزادی اطلاعات محدودیتهای جدی دارد. اما باید به هر دو توجه بشود در کنار هم و به موازات هم.
• نگاه شخصی شما چطور، آیا نگاه شما ایجاد کنترل است؟
عرض کردم نگاه من این است که این حوزه هم چالش دارد و هم فرصت.
• مشخصا در مورد فیلترینگ اگر بخواهیم تخصصی مطرح کنیم سازوکار فعلی را منطقی میبینید؟
به نظر من در این مورد ما دچار تصمیمگیریهایی شدیم که قابل دفاع نیست. فکر میکنم غیر از تصمیمگیری عملیاتی انجام دادیم که آن هم قابل دفاع نیست، ولی اینها به این معنا نیست که من معتقدم فیلترینگ باید حذف شود، ما انتقاد به وضعیت تصمیمگیری و اجرایی فیلترینگ داریم ولی معتقدیم که اصل فیلترینگ مطلوب است و باید ادامه پیدا کند و این خواسته اکثریت ملت ما هست، ما هم مسئولیت مدنی داریم و باید اجرا کنیم. این دلیل قطعی برای فیلترینگ است.
اما اگر بخواهیم در سطح مصادیق نگاه کنیم بحث در مورد آن بسیار است. سه حوزه داریم یکی تعریف فیلترینگ و دیگری تشخیص مصادیق و بعدی اجرا که ما در هر سه حوزه مشکل داریم. در تعریف فیلترینگ نهادهای متکلف نتوانستند تعریف دقیقی از عکس مستهجن یا حریم خصوصی ارائه دهند، این یک چالش است، و تا حل نشود مسئله مفهوم اینترنت مبهم باقی میماند. آیا محدوده آزادی اطلاعات کجاست؟ بعضی13یا 14 مورد را به عنوان مصادیق یا محدوده آزادی اطلاعات برشمردهاند، تشخیص آن برعهده سازوکارهای دستگاه مربوط است، گاهی هم خطا صورت میگیرد که ما از خطا دفاع نمیکنیم؛ در حوزه اجرا ممکن است بعضی از مصادیق و مفاهیم روشن باشد ولی وقتی کار را به دست مسئول میسپاریم میبینیم به جای اجرای درست فیلترینگ، سایت شورای عالی اطلاعرسانی را فیلتر میکند!!
این مشکلات که به هم ضمیمه میشود اصل فیلترینگ زیر سؤال میرود. ما نسبت به اصل فیلترینگ مشکل نداریم، چون کمتر پژوهش میکنیم مفاهیم ناقص میماند و دقت نمیکنیم که مصداق مشکل پیدا میکند، همچنین گاه بلد که نیستیم از نظر فنی مشکل پیدا میکنیم و نتیجه این میشود که سایت شورای عالی اطلاعرسانی را فیلتر میکنیم!!
• به نظرتان نگاه در فیلترینگ اساسا باید چگونه باشد، محدودگرایانه یا آزادگرایانه؟ نکته دیگر این که میدانید در دنیا اصولا به جای فیلترینگ همگانی و کلی (یعنی این که بگوییم کل ISP و ICPها یک کلمه را همیشه و برای همه فیلتر کنند) به موضوع فیلترینگ دقیقتر توجه میشود و به مجموعههایی که جایگاه منطقیتر آن است منتقل میگردد، مثلا وارد خانواده میشود و آنها با احساس مسئولیت بیشتری و با نگاه آموزشی و تربیتی آن را اعمال میکنند، و طبعا دولت هم باید از این سازوکار حمایت کند، شاید شورا در این قسمت باید سرمایهگذاری کند چون خسارتی هم که با روش فعلی وجود دارد قابل صرفنظر نیست.
ما روی مسئله Parental filtering حساسیم و بارها در سخنرانیهایم گفتم که بعضی از حفاظتها خانوادگی است و مسئولیت آنان بر دوش والدین است. تصور من این است که همانطور که ورود دولت به بعضی از حوزههای اجرایی اقتصادی زیانآور است، ورودش به بسیاری از حوزههای فرهنگ نیز صدمه خواهد زد، فیلترینگ هم همینطور است. من معتقدم بخش بسیاری وظیفه خانوادههاست و بخشی دیگر وظیفه ماست. فرهنگسازی در درون خانواده شکل میگیرد. برای مثال کار جالبی نیروی انتظامی انجام داد که بچهها را پلیس خانوادگی قرار داد که موفق بود. تلاش خواهیم کرد که این نرمافزارها را بومیسازی کنیم اما من معتقدم فیلترینگ یک تیغ دولبه است که ما در آن دو دیدگاه و دید داریم یک نگاه این است که به افراد شخصیت دهیم و اجازه دهیم خود را انتخاب کند. یعنی درست و غلط را از هم تمیز دهد این یک دیدگاه است. دیدگاه دیگر اینست که نگاه حداکثری است به این صورت که با وجود آن که یک محدوده ممنوعه داریم و همه هم ممنوعیت آن را قبول دارند، حالا ما یک دیوار دوباره برای آن میکشیم که کسی نزدیک آن نشود! به نظر من این دو نگاه هر دو پرتگاه است و اشکال دارد. باز تاکید میکنم علت تمام این چالشها روشن نبودن مفهوم اولیه است و تعیین مصداق سختتر میشود، من هیچکدام از دو نگاه را نمیپسندم، باید یک حد میانهای داشته باشیم.
میتوانم بگویم دولت سابق و دولت جدید چنین نگاههایی داشتند و دارند، یعنی دولت سابق میگفت آزاد بگذاریم و دولت جدید در اجرا محدودسازی میکند. ببینید دایره مفهوم و مصداق در ذهن متصدیان روشن نبوده ولی کمکم در حال روشن شدن است، ما در این حوزه جوان هستیم. متصدیان فیلترینگ هم همینطور در جاهایی ما از نظر فنی مشکل داریم...
• یعنی به صورت آزمون و خطا عمل میکنیم؟ شاید متصدیان با راحتطلبی کار را پیش ببرند و دانش کافی در این زمینه نداشته باشند...
من این مسئله را نفی نمیکنم، البته تعبیر راحتطلبی نمیکنم، باید گفت امکانات موجود نیست، گاهی میخواهیم که در بعضی از محدودیتها، استثنا داشته باشیم (مثلا برای دانشگاه) اما امکانات اجازه نمیدهد که در داخل استثناء کنیم، ممکن است کسی بیاید و سوءاستفاده کند تا به اهداف خود برسد. امکانات ما محدود است و نباید نگاه ایدهآلیستی داشته باشیم که حالا همه حقوق کاربر استیفا شود، خوب فیلترینگ ممکن است هزینه داشته باشد، این با یک میلیارد دلاری که چین برای فیلترینگش هزینه کرده تفاوت دارد. چین موفق است چون 1 میلیارد دلار هزینه کرده با گوکل به تفاهم رسیده و گوگل اختصاصی برای خود تهیه کرده است.
• شما با این مدل معروف چینی موافقید؟ چون بعضی میگویند توسعه باشد ولی توسعه محدود زیر دید و نظر ما. چین هم محدودسازی شدیدی دارد.
بله ولی در عین حال نامحسوس است.
• ولی خیلی وقتها بگیر و ببند شدید هم دارند...
نه اینطور نیست. منظورم این است که شما دسترسی ندارید ولی متوجه نیستید که دسترسی ندارید. شما حساس شدید به خاطر اینکه به چند سایت سر زدید و با این پیام مواجه شدید «دسترسی به این سایت امکانپذیر نیست» من فکر میکنم فیلترینگ بحثی ضروری است این که بخواهید در بحثها و گفتوگوها آن را نفی کنید نه شدنی است نه معقول نه منطقی.
ما در جامعهای که زندگی میکنیم باید همدیگر را تحمل کنیم، گفتوگو کنیم و از طریق گفتوگو به یک تفاهم منطقی برسیم که حد میانی فیلترینگ را به زیر سوال نبریم، چون اگر این اصل را زیر سؤال ببریم معلوم میشود تفکرمان بومی نیست، من به صورت جدی روی این عقیده هستم اما معتقدم در موارد مفهومی اجرایی و یا مصداقی دچار شکال هستم.
• یعنی شما از این وضع رضایت ندارید؟ به ویژه با پیدا شدن راههای فراوان برای بیاثر کردن فیلترها.
نه من رضایت ندارم، من میگویم توان فنی و پژوهشی ما این است، اگر اشکال داریم داخل خودمان است ما در بودجه و امکانات محدودیت داریم و منطبق با آن ارزیابی میکنیم. ببینید امنیت علاوه بر مفهوم واقعی، مفهوم احساسی هم هست؛ برای مثال اگر در شهر امنیت نباشد ولی شما احساس امنیت بکنید، آرام هستید. ما باید احساس کنیم جوان ما دسترسی به این منابع ندارد. این احساس باید به مردم دست بدهد که جوان آنها به سایت خلاف دسترسی ندارد. تکنولوژی همانطور که در خدمت علم و پژوهش است در خدمت فساد هم هست. دلیل نمیشود چون دزدها حرفهای شدند و میتوانند فقلها را باز کنند شما به خانهتان فقل نزنید چون همه دزدها که حرفهای نیستند. توجه کنید 60 یا 70 درصد کاربران حرفهای نیستند و وقتی ببینند که به سایتی دسترسی ندارند رها میکنند.
• به موضوع خود شورا برگردیم، مدتی است که تاکید و سنگینی فعالیت شورای شما بیشتر روی موضوع «بازی» است، آیا دلیل خاصی دارد یا شورا دستور کار دیگری ندارد؟
خیر ما خط و زبان فارسی هم داریم، جامعه اطلاعاتی هم جزو دستور کار ما است؛ ببینید ما دو سه ماه است که فعال شدیم چون تا دی ماه گره داشتیم و از دی ماه، با اختصاص بودجه گره کار ما باز شد، اما در حوزه IT عقب ماندهایم و در حال صدمه خوردن هستیم کم توجهی ما را دچار تاخیر کرده است. امیدواریم طی این دو سال با امکانات در اختیار گذاشته شده پروژههای خروجی داشته باشیم.
• شما برنامه جامع و مدونی بعد از یک سال دارید؟
ما بیشترین توجه و تمرکزمان بر روی محتوا است، طرح «تسما» نیز به همین منظور است. این اصلیترین برنامه ماست برنامههای دیگر نیز در دست اجراست اما آنها را رسانهای نکردیم چون رسانه حوزه پیچیدهای است. دو نوع فضا وجود دارد، اجرایی، و تخصصی و آکادمیک، که با حوزه مطالعاتی و تخصصی در ارتباط هستیم، و در حوزه اجرا بسامان نیست.
• آقای شهریاری! چرا طرح تکفا 2 که قرار بود طرح جامع IT کشور باشد اینقدر مبهم و سردرگم شده است؟
مشکل این است که من در حال حاضر نمیتوانم صحبت کنم، امیدوارم تا پایان تیر ماه تمام شود. چالشهایی داشتیم مثل عدم آمادگی مجری برای پیشبرد. طبق چیزی که گفته شده مجری میتوانست طرح را پیشببرد به اتکای ما و ما الآن پرداخت میکردیم. ولی این کار را نکرده چون نگران بوده که بودجه پرداخت نشود...
• یعنی شما تقصیر را از طرف مجری میدانید؟
بله تا حدود زیادی، البته قصور دارد ولی تقصیر ندارد؛ اگر جرات میکرد و پروژه را بدون پول پیش میبرد، الان هم پولش را میگرفت، امکاناتش را نداشته و ریسک آن را بالا میدیده است. بعد از رفتن آقای جهانگرد اطمینان آنها نسبت به تامین منابع سلب شده است، من هم نمیتوانستم قول بدهم چون ما خودمان مشکل داشتیم، اینها میتوانستند پروژه را جلو ببرند بعد بیایند و پولشان را بگیرند (حالا یا از ما یا از شورای IT ) ولی این کار را نکردند.
• پس اینکه شما گفتید پروژه تا سه ماه دیگر به اتمام میرسد با اطمینان به کار آنها بود؟
من نگفتم سه ماه دیگر تمام میشود، گفتم سه ماه از زمان شروع پروژه.
• در حال حاضر پروژه در چه وضعیتی است؟
در حال حاضر ما به دنبال مدیر پروژه قوی هستیم که پیدا کردهایم، ایشان در حال مطالعات کارشناسی است.
• آقای دکتر ربیعی از مرکز تحقیقات که بودند...
بله ایشان هم هستند.
• نماینده کارفرما در این پروژه چه کسی است؟
نماینده کارفرما به طور مشخص و قبل از تغییر و تحولات مرکز تحقیقات، آقای ربیعی بودند و اگر ایشان هم آمادگی نداشته باشند طبیعتا باید شخص دیگری جایگزین شود.
• گویا خود مشاورین اروپایی پروژه هم معتقد به اطلاعرسانی با رسانههای تخصصی بودند، ولی ظاهرا روی این مسئله حساسیتی بود که عجیب به نظر میرسد. این اتفاق در تمام مدت بود، هم در دوره شما و هم در دوره آقای جهانگرد.
تا جایی که به من بازمیگردد باید بگویم من نسبت به انتشار اخبار به دلیل همان چالشهای ادغام حساسیت خاصی داشتم، چون تصور من این بود که انتشار این خبر، چالش ادغام را برای ما جدیتر خواهد کرد، چون ما درصدد حل مشکل بودیم که حل شد، و دیگر مخالف اطلاعرسانی نیستیم. البته پروژه در مسیر نامشخصی در حال پیشروی است، یعنی هنوز کارفرما پاسخی به ما نداده است.
• یعنی پروژه از نظر اجرایی در تعلیق است؟
خیر، در حال پیشرفت است، ولی به نقطهای نرسیده است که قابل خبررسانی باشد. مدیری انتخاب شده است که در حال مطالعه و بررسی کار است. حضور ایشان البته قطعی است. بعد از اعلام نتیجه از طرف ایشان، در مورد پروژه تصمیمگیری خواهیم کرد.
• آقای محامدپور معاون وزیر ICT هم اخیرا در مورد تکفا صحبتهایی کردهاند، آیا ارتباطی با این پروژه دارند؟
من خبر ندارم. میتوانید از خود ایشان بپرسید.
• آقای جهانگرد چطور؟ ایشان هنوز هم در پروژه حضور دارند؟
ایشان به عنوان مشاور من در دبیرخانه هستند ولی در پروژه رسما حضور ندارند. ایشان به عنوان مشاور در همه پروژهها حضور دارند.
• در مورد تکفا2 چه زمانی میتوانید اطلاعرسانی دقیقتری داشته باشید؟
اواخر تیرماه. بگذارید مسئلهای را به صورت شفاف بیان کنم، تکفا2 باید در یک هماهنگی کامل پیش رود، در حال حاضر ما این هماهنگی را نداریم و چون این هماهنگی مفقود است این پروژه به جایی که باید نمیرسد. توجه بکنید که این پروژه در حدود یک سال ونیم پیش متوقف شده است. پروژهای نیست که بتوان به راحتی در مورد آن صحبت کرد. این پروژه مشکلات جدی برای دبیرخانه ایجاد کرده است. علت آن هم فقدان همان ناهماهنگی ذکر شده است.
• یعنی دبیرخانه این پروژه را یک معضل میداند؟
خیر. من این پروژه را یک معضل نمیدانم حداقل تا یک ماه پیش. تصور من بر این است که وظیفهایست که باید به اتمام برسد. ولی یکسال و نیم است که متوقف شده است. این توقف هم در زمان آقای جهانگرد بوده، ایشان نتوانستند پروژه را تمام کنند و همان چالشها هم به ما ارث رسیده است. انسجام مدیریت IT در سال 85 از دست رفت.
• پس تا یک ماه پیش آن را معضل نمیدانستید؟
خیر، تا یک ماه پیش مطلقا معضل نمیدانستم اما یک ماه است که از ناحیه آمادگیهای پیرامونی دچار نابسامانی در تصمیمگیری شدهایم.
• در مجموع شما به اجرای پروژه با این سابقه خوشبین هستید؟
امیدوارم که بتوانم تعریف جدیدی از پروژه داشته باشم که در چارچوب اهداف دبیرخانه باشد. اگر این اتفاق بیافتد به طور جدی دنبال خواهد شد.
• آیا مشاورین خارجی هم تغییر خواهند کرد؟
بستگی به حوزهای دارد که در آن تعریف جدید ارائه خواهد شد.
• پس ممکن است پروژه دچار دستخوش تغییر اساسی شود؟
اساسی نه. با کلمه اساسی مخالفم.
• خوب میگوییم تغییر مهم...
با مهم هم موافق نیستم. این تغییرات در راستای اهداف دبیرخانه است. بیشتر از این نمیتوانم بگویم، اجازه دهید در فرصت بعد. اگر خدا بخواهد در تیر ماه مفصل راجع به تکفا2 صحبت میکنیم. اجازه بدهید تکفا در محیط آرام پیش برود، با آرامش بیشتر به نتیجه خواهیم رسید.
• ممنونم از وقت و حوصلهای که به خرج دادید.
شهادت بی بی دو عالم و بهانه خلقت
حضرت فاطمه زهرا سلام ا... علیها
بر همه شیعیان جهان و پیروان آن حضرت و اهل بیت پیامبر
تسلیت باد
تعدادی از برجستهترین سردبیران، طراحان و ناشران آمریکا، کانادا و اروپا 99 در رستون ویرجینیا گرد هم آمدند. هدف آنها این بود تا در سمیناری تحت عنوان "طراحی روزنامهها: سال 2020" شرکت کنند. بانی سمینار انستیتو مطبوعات آمریکایی (API) بود. اکثر دعوتشدگان به سمینار نظیر من در یک سمینار دیگر APIهم شرکت کرده بودند. آن سمینار که در سال 1988 برگزار شده بود، طراحی روزنامهها: سال 2000 و فراتر نام داشت.در سمینار دوم، فرصتی پیش آمد تا به مرور آنچه در سمینار اول طرح شده و در واقع پیشگویی شده بود، پرداخته شود. محور اصلی سمینار اول این بود که روزنامهها در آغاز قرن بیست و یکم از چه شکل و شمایلی برخوردار خواهند بود و تا سال 2020 چه قیافهای به خود خواهند گرفت و این در واقع نوعی پیشگویی برای دو دهه پیش رو بود.راجر بلک از شرکت مشاورهای راجر بلک که یک شرکت برجسته دستاندرکار امور طراحی است هم در سال 1988 و هم در سال 1999 برگزارکننده نشستهای انتقادی در این زمینه بود.
بدون اینکه جای تعجبی وجود داشته باشد اکثر فرضها و پیشبینیها بر این نکته متمرکز بود که روزنامهها در سالهای آینده با تغییرات و دگرگونیهای عمده مواجه نخواهند شد.به عبارت بهتر، مضمون و نگاه غالب در آن سمینار این بود که استفاده از گرافیک در روزنامهها گسترش مییابد، مطالب روزنامهها کوتاهتر میشود و عرض صفحات روزنامهها هم باریکتر میشود. برخی از شرکتکنندگان هم معتقد بودند یک نوع سیستم توزیع شخصی به وجود میآید که میتوان از طریق آنها روزنامهها را برای فاکسها و یا پرینترهای افراد در منازل ارسال کرد.اما آنچه در آن نشست کاملاً مورد غفلت قرار گرفت پیشبینی درباره سیستمهای توزیع الکترونیک و روزنامههای مبتنی بر صفحات نمایش بود. البته در مورد آن نشست باید به سه استثنا هم اشاره کنم.
یکی از آن موارد مربوط به موارد فینبرگ از <اریزونا رپابلیک> بود که روزنامهای را در فرمت اپل هایپر کارت ارایه کرد که حکم یک روزنامه شخصی را داشت.مورد دیگر از آن دیوید گری از <پورویدنس ژورنال بولتن> بود که پیشبینی نوعی PCپرتابل را کرد که شبیه مورد موسوم به <داینابوک> بود که آن را آلن کی ارایه کرد. این ابتکار به خوانندگان این امکان را میداد تا روزنامه شخصی خودشان را به راه بیندازند.این کار از طریق گردآوری مطالب از طریق منابع گوناگون و خود نویسنده عملی میشد. طبق این ابتکار، روزنامهها میتوانستند تا سال 2000 نسخههای الکترونیک خود را که توسط ابزارهای الکترونیک پرتابل قابل مطالعه بود، به راه بیندازند.البته این موارد استثنایی از آنجایی که در آن مقطع غیرقابل دسترس به نظر میرسیدند، کمتر بحث به راه انداختند و زیاد مورد توجه قرار نگرفتند.
یازده سال بعد، همه شرکتکنندگان به این امر معترف بودند که شرکتهای دستاندرکار تولید روزنامه قادرند تا در آیندهای نزدیک نسخههای الکترونیک قابل مطالعه خود رابر روی دستگاههای اطلاعرسان سیار به نمایش درآوردند، این دستگاهها و ابزارها میتوانست شامل مواردی چون لپتاپها، کتابهای الکترونیک (ابزارهای مطالعه کتابهای الکترونیک) و نیز تبلتها (Tablets) شود. البته این امر به موازات ارایه همزمان نسخههای چاپی صورت میگرفت.ناگفته نماند که عده معدودی هم بودند که معتقد بودند کاغذ دیگر نمیتواند کمافیالسابق یک حامل مطلوب برای انتقال مطالب روزنامه باقی بماند و ابزاراهای گوناگون نمایش میتوانند جایگزین کاغذها شوند و این امر تا سال 2020 به وقوع خواهد پیوست.عدهای از شرکتکنندگان نیز معتقد بودند که روزنامههای مکتوب به طرز عمیقی در فرهنگهای گوناگون ریشه دواندهاند و مانیتورهای کامپیوترها نمیتوانند به سهولت آنها را از میدان به در کنند و در واقع نمیتوان مطمئن بود که خواندن از روی صفحه نمایش بهزودی جای خواندن مطالب بر روی کاغذ را بگیرد. اما باید به این نکته هم اشاره کنم که وقتی بیل هیل مطالب خودش را ارایه کرد آن اطمینان به عدم جایگزین شدن مانیتورها، تا حدودی رنگ باخت.
بیل هیل عضو شرکت مایکروسافت بود و در بخش توسعه نرمافزارهای مربوط به مطالعه کتابهای الکترونیکی این شرکت کار میکرد.او در همان نشست بود که نوع اولیه نرمافزار مایکروسافت برای مطالعه کتابهای الکترونیک (Microsoft e-book Reader) را در برابر چشم دیگران به نمایش گذاشت و شکها را تا حدود زیادی در این باره برطرف کرد.افزون بر این، بیل هیل یک نوار ویدیویی را هم به نمایش گذاشت که باورهای افراد را تا حد زیادی به چالش طلبید. در ویدئویی که بیل هیل در سخنرانیاش به نمایش درآورد، شرکت مایکروسافت، آینده نشر را به نمایش گذاشته بود. این ویدئو در واقع نشان میداد که نیویورک تایمز آخرین نسخه چاپیاش را در سال 2018 منتشر میکند. در حالی که جمع زیادی مایل نبودند بپذیرند که روزنامههای چاپی باید همان راه ارابههای اسبی را بپیمایند و در واقع صحنه را خالی کنند، اما هیچکس قادر نبود با قاطعیت منکر آینده دیجیتال و ظهور نسخههای الکترونیک روزنامهها شود.سخنرانی من هم که پس از سخنرانی بیل هیل برگزار شد، بر مقوله تبدیل شدن روزنامهها به توزیع دیجیتال و رسانههای مبتنی بر صفحات نمایش برای دو دهه آینده دور میزد.
حالا میخواهم محورهای آن سخنرانیام را اینجا بیاورم.
برگرداندن چاپ به قلمرو عملی خودش
وقتی به تحولات دو دهه گذشته نگاه میکنیم، کاملاً متوجه میشویم که روزنامهها در عرصه محتوا، طراحی و تکنولوژی در سراسر جهان دچار تغییرات عمیق شدهاند.در حال حاضر اکثر روزنامهها مطالب خود را بهصورت دیجیتال به چاپخانهها میفرستند که این امر باعث افزایش تنوع در گرافیک و رنگ روزنامهها شده است.حتی بانوی خاکستری پیر (The Old Gray Lady)یعنی روزنامه نیویورک تایمز هم عکسهایش را عمدتاً در صفحه اول بهصورت رنگی چاپ میکند و این اتفاق واقعاً در سال 1979 یک اتفاق ناممکن به نظر میرسید.
نکته دیگر قابل اشاره این است که کیفیت و طراحی مطالب هم در روزنامهها به طرز بیسابقهای ارتقا یافته است.
اما با این همه، هنوز هم امکان ارتقای بیشتر در عرصههای چاپ و طراحی برای روزنامهها وجود دارد. من عمیقاً معتقدم که روزنامههای مبتنی بر مرکب و چاپ اکنون به قلمرو عملی خودشان رانده شدهاند و منظورم از این موضوع این است که آنها دیگر نمیتوانند با طراحی مجدد یا ارتقای محتوا و یا با استفاده از ماشینهای چاپ رنگی بهتر، مخاطبان رسانههای الکترونیک و رسانههای سایبر را جابهجا کنند و یا آگهیها و مخاطبان از دست رفته خود را دوباره احیا کنند.اگر مالکان این نوع رسانهها به بقا میاندیشند و میخواهند در قرن آینده باقی بمانند، باید آخرین آثار به جا مانده از نشر در عصر صنعتی یعنی چاپخانهها و ماشینهای توزیع را رها سازند. تنها شانس بقا برای روزنامهها پذیرش معیارهای نشر در عصر سایبر ظرف دو دهه آینده است. افق محتوم روزنامههای چاپی به نمایش درآمده است، این افق را آنها باید بر روی تصاویر مانیتورها ببینند وگرنه شانس بقا را از دست خواهند داد.
روندهای تکنولوژیک
اگر تحولات تکنولوژیک دو دهه پیش با همین ولع سیریناپذیر ادامه یابد، آنگاه میتوان به طرز واقعگرایانهای موارد زیر را تا سال 2020 قابل پیشبینی دانست:
- قدرت پردازش و محاسبه از جنبه حجم به شدت افزایش خواهد یافت. حتی میتوان این انتظار را داشت که مایکروپروسسورهای کامپیوترهای شخصی بتوانند تا 400 میلیارد دستور را در ثانیه اجرا کنند.
- ظرفیت حافظه و انباشت کامپیوترهای شخصی به ترابایت خواهد رسید.
- برنامههای کامپیوتری به طرز پیشرفتهای با هوش مصنوعی گره خواهند خورد و به این ترتیب قادر به اجرای وظایف پیچیده (همزمان و بدون مداخله انسان) خواهند شد.
- میکروچیپهای شبکهای از امروز بسیار قویتر خواهند شد و حتی در لباسها، قلب و مغز قرار خواهند گرفت.
- طیف وسیعی از ابزارهای اطلاعرسان که با دوام بوده و از انرژی و باطری به نیروی اندکی احتیاج دارند تقریباً فراگیر خواهند شد.
- شبکههای ارتباطی دوربرد جهانی با ظرفیت باند وسیع و متکی بر مولتی مدیا گسترش خواهد یافت.
پیشبینی در مورد روزنامهها
اما در مورد روزنامهها هم پیشبینی من مبتنی بر فرضهای قبلی است:
- تا سال 2010 محرکهای اقتصادی و مزایای بازار نشر الکترونیک اکثر پیشتازان عرصه نشر را مجاب خواهد کرد تا اکثر منابع خود را به نسخههای دیجیتال خود اختصاص دهند و از عملیات مکانیکی در حوزههای چاپ و توزیع فاصله بگیرند.
- تا پیش از سال 2020 شرکتهای دستاندرکار نشر روزنامه درگیر نبرد زندگی یا مرگ با ناشران غیر سنتی خواهند شد. از جمله این شرکتها میتوان به سی.ان.ان، ایتی.اندتی و سایر مشتاقان کارآفرین در شرکتهای داتکام اشاره کرد که در این عرصه نیز میتوان به شرکتهایی نظیر ایبی و آمازون اشاره داشت. محور این نبرد مرگ و زندگی مخاطبان و دلارهای آگهیها خواهد بود.
- از سال 2005 به بعد از حجم صفحات ویژه نامههای پایان هفته روزنامهها کاسته خواهد شد. نیازمندیها و نرخ سهام که فعلاً در روزنامهها هم چاپ میشود، عمدتاً به خدماتی از کانال تلویزیون و محیط وب و یا گاهنامهای دیجیتال تبدیل میشود و از انحصار روزنامهها خارج خواهد شد.
- اکثر روزنامهها در آمریکا و سایر نقاط جهان تا سال 2020 از نسخههای چاپی پایان هفته دست میکشند و آنها را بر روی کاغذ منتشر نمیکنند.
- خبرهای تازه، اطلاعات عمومی و آگهیها آنقدر در رسانههای آنلاین و پخشهای زنده فراگیر خواهند شد که جایی برای روزنامهها باقی نخواهد ماند و در واقع چاپ و انتشار آنها بر روی کاغذ نوعی عرضه مطالب کهنه به حساب خواهد آمد.
- افزون بر این، رسانهها هم قدرت رقابت خود را با رسانههای دیجیتال و خدمات مبتنی بر تلویزیون و محیط وب، از دست خواهند داد. فقط میتوان برای ضمیمههای تخصصی چاپی یا سرگرمکننده با تبلیغات چاپی که بهصورت اینترنت در آنها ارایه میشود، شانس بقا قایل شد.
- بهترین گزارشگران خبری، سردبیران و طراحان از روزنامههای چاپی به سوی نشر الکترونیک خواهند رفت.
صفحهآرایی برای روزنامههای چاپی تا سال 2020 کاملاً اتوماتیک خواهد شد و این امر به این معناست که دیگر نیازی به متخصصان طراحی خبری وجود نخواهد داشت. البته نقش عامل انسانی و در اینجا سردبیران را نمیتوان در روند گردآوری، ساماندهی و بستهبندی محتوا نادیده گرفت. کارگزاران دیجیتال در خدمت این افراد درخواهند آمد و بهکار چککردن تیترها، فاکتها، شرح عکسها و ادیت خواهند پرداخت و خبرهای سرویسهای جهانی را مانیتور خواهند کرد.
تا سال 2020 به تعداد گاهنامههای دیجیتال افزوده خواهد شد، به طوریکه تعداد آنها از همتایان چاپیشان بیشتر خواهد شد. البته این موارد عمدتاً در خدمت بازارها و مخاطبان تخصصی خواهد بود. باید در انتظار این پدیده برخاسته از جهانیسازی هم بود: پدید آمدن روزنامههای دیجیتال با حدود 200 میلیون مخاطب روزانه.
نوشته راجر فیلد- ترجمه یونس شکرخواه - hamshahrionline
شرکت "کینگ مکس" به تازگی کارت حافظه جدید خود را با 16 گیگابایت ظرفیت آرشیو برای دوربین های دیجیتال عرضه کرد. | |
به گزارش مهر، پس از نمایشگاه سبیت هانوفر آلمان که شرکت " کامپکت فلاش " حافظه های 12 تا 16 گیگابایتی و شرکت " سکور دیجیتال" کارت های حافظه 8 گیگاباتی خود را به معرض نمایش گذاشت و ماه گذشته که سامسونگ کارت حافظه میکرواس دی 8 گیگابایتی را معرفی کرد، بنظر می رسید رقابت میان تولیدکنندگان کارت های حافظه مدت زمانی مسکوت بماند. اما به تازگی شرکت کینگ مکس کارت حافظه جدید خود را با عنوان " اس دی اچ سی" ( توانایی دیجیتال برتر امن) را با توانایی ذخیره 16 گیگابایت معرفی کرد. براساس گزارش پایگاه خبری The Inquirer ، به اعتقاد تحلیلگران بازار کارت های حافظه، اگرچه این اولین بار نیست که یک "اس دی" 16 گیگابایتی عرضه می شود اما این نکته که با استفاده از این کارت حافظه امکان آرشیوسازی تصاویر، فیلم و محتواهای چندرسانه ای تا حداکثر 16 گیگابایت در تلفن های همراه فراهم شود، جالب توجه است. بنابراین گزارش، سازندگان این کارت معتقدند که استفاده از این کارت در دوربین های دیجیتال بهترین روش کاربرد این ابزار است. |
شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی(IRISL) با در اختیار داشتن بزرگترین ناوگان حمل و نقل خاورمیانه در راستای سرعت بخشیدن به انجام ماموریتهای خود پس از انتخاب پیمانکار از میان شرکتهای مطرح وفعال داخل کشور، سیستم جامع اتوماسیون اداری خود را انتخاب و عملیاتی کرد.
به گزارش ستاد خبری پیوست هدف از اجرای این پروژه، انجام هر چه بهتر فعالیتهای سازمانی است که در گام نخست هسته مرکزی شرکت با نزدیک به پنجاه دبیرخانه و هشتصد کاربر بطور همزمان تحت پوشش این سیستم قرار گرفته است.
این گزارش میافزاید سیستم جامع اتوماسیون اداری پیوست با اصلاح ساختار دبیرخانه و نظام مکاتباتی درمرحله نخست با مکانیزه کردن دبیرخانهها و سپس اختصاص کارتابل الکترونیکی به مدیران و مسئولان دفاتر و کارشناسان بطور کامل مستقر شد.
این پروژه در مرحله دوم قرار است با افزودن زیر سیستم Mailing ، کلیه ارتباطات شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی با شرکتهای تابعه، دفاترنمایندگی، شرکتهای تجاری و مشتریان در سراسر جهان را که تاکنون از طریق Email انجام می گرفت بطور یکپارچه تحت پوشش سازمان الکترونیک پیوست درآورد.
همچنین در فازبعدی پروژه، کلیه شرکتهای تابعه و نمایندگیهای IRISL به این نرمافزار تجهیز خواهند شد.